الهه نایک
در یونان باستان، الهه ی نایک (Nike) نشان دهنده ی پیروزی است. او پیامبری بود که بال هایش او را قادر می ساخت تا بر فراز زمین پرواز کند و به فاتحان جنگ یا رقابت های ورزشی با شهرت و شکوه پاداش دهد. مشهورترین تصویر نایک، پیروزی بالدار ساموتراس ( Winged Victory of Samothrace) یا نیکه ساموتراس است. این مجسمه ی هلنیستی مرمریت به قرن دوم قبل از میلاد باز می گردد و یکی از مشهورترین مجسمه های دنیا است. در سال 2017، اdن مجسمه چشم شرکت فورچون 100 در پورتلند را گرفت و تیمی از مختصصان حرفه ای تشکیل داد تا این تصویر رو روی اتاق هیئت رییسه در دفتر اصلی شرکت نصب کنند.
بازسازی تصویری کلاسیک
پیتر اندروسکو (Peter Andrusko) استاد مجسمه سازی و مالک گروه اندروسکو در لهستان، برای بیش از سی سال مشغول مجسمه سازی با سنگ است. الهه ی بالدار پیروزی با ارتفاع 15 فوت و عرض 18 فوت از سنگ بازالت و گرانیت تشکیل شده است و یکی از پیچیده ترین و از لحاظ فنی چالش برانگیزترین پروژه هایی است که تاکنون روی آن کار کرده است. وی می گوید تابحال کاری به این پیچیدگی انجام نداده ام.
در ماه می سال 2017، با مدیر پروژه برای پروژه های هنرهای خاص در شرکت ساخت و ساز هافمن دیدار و در مورد عملیاتی بودن خلق مجسمه ی سنگی عظیم با نقش برجسته صحبت کردیم. زمانی که با یکی از پیمانکاران برجسته ی وست کوست (West Coast) ملاقات کردم، بسیار خرسند شدم. آن ها من را یافته بودند که به نحوی تاییدی بر دهه ها تلاش من در راستای تبدیل شدن به منبع کیفیت و نوآوری در یک صنعت بسیار مبهم است.
اندروسکو برخی از تکنیک های سنگ “مکتب قدیم” را از پدر خود که سنگ تراش و آجرکار موفقی بود آموخته بود ولی تا حد زیادی خودآموزی داشته است، خصوصا در فناوری کنترل عددی کامپیوتری (CNC) روباتیک که برای کسب و کار او بسیار موثر واقع شده است. وی می گوید، روباتیک تنها آینده نیست و مهم تر اینکه هدیه ی زندگی به سنگ تراش است.
حدود 15 سال قبل، صنعت روباتیک تغییر و شروع کرد تا در دسترس کارگاه ها قرار گیرد. اجازه دهید که بگوییم که تناسبی طبیعی است و آنچه که من از کاردستی و توانایی های طبیعی خود در فناوری می دانم، به پیوندی بسیار جالب دست یافت.
برای خلق مجسمه ی الهه ی بالدار پیروزی و طرح دیوار که متکی بر دستگاه CNC روباتیک بود، اندروسکو از بازالت در دریاچه ی موسس (Moses Lake) استفاده کرد که توسط شرکت استون ان دابلیو (Stone NW) در ونکوور و گرانیت ایندین بلک (Indian Black) از ساوما (Savema ) در پیتراسانتا (Pietrasanta) در ایتالیا تهیه می شد. این کار از بازالت سیاه بسیار سخت و متراکم و ترد ساخته شده است که سپس در تایل گرانیتی سیاه ایتالیایی از طریق واترجت قرار گرفت. همچنین حروفی نیز در گرانیت قرار دارند که محصول استدیو و دست من است.
بازالت مورد استفاده برای عناصر مجسمه سازی در منطقه ی پاسیفیک نورسوسترن (Pacific Northwestern) به وفور یافت می شود که در رنگ، بافت و شکل های مختلف دیده می شود.
اندروسکو که در شرکت سنگ محلی که بلوک های سنگ را به اندازه های مختلف و سپس به اندازه های مورد نیاز برای پروژه تبدیل می کند کار کرده است می گوید در این مورد خاص، یک سیاه ساتینی دانه ریز فوق العاده، پولیشکاری را انجام می دهد. ابعاد بلوک اصلی برابر با 3 در 6 در 24 اینچ هستند. از عمق کلی، حکاکی در دو و یک دوم اینچ عمق انجام می شود و سپس وارد تابلوهای گرانیت گرافیتی می شود که دیواره را می پوشاند.
به نقل از اندروسکو، بیش از 300 بخش در قطعه ی تمام شده وجود دارند که بیشتر آن ها با فناوری روباتیک CNC شکل گرفتند و سپس با دست در گرانیت قرار داده شدند. این فرآیند اساسا شبیه فرآیند مورد استفاده توسط بسیاری از استدویوهای حکاکی سنگ است و در این مورد، از دستگاه روباتیک بجای کارگران استفاده شده، مانند افراد مشهور بکار گرفته شده در رودین (Rodin) برای اجرای طراحی از مدل های اصلی که در این مورد، فایل های دیجیتال هستند.
فناوری و طراحی
در هنگام طراحی مجسمه ی 7500 پوندی، اندروسکو با تیم حرفه ای هنر دیجیتال همکاری کرد که مجموعه ای از کارهای دیجیتالی که انجام داده بودند را ارائه کردند. نخستین و مهم ترین جنبه ی پروژه، تصویری گرافیکی بود.
در ابتدا، از من خواسته شد تا تصویر گرافیکی ارائه کنم ولی مهلت تعیین شده برای کار به سرعت رو به پایان بود، پس تیم حرفه ای هنر دیجیتال استخدام شدند. ما در چند ماه نخست در کنار هم کار کردیم تا طرح را تصحیح کنیم.
من مدل مقیاس اولیه ی حکاکی در اورتان با تراکم بالا را همراه با یک بخش در اندازه ی کامل تولید کردم که تقریبا 4 در 5 فوت بود. بعد از دریافت بازخورد در مورد مدل مقیاس نخست، مدل دوم قرار شد که تغییرات مورد نظر برای جلب توجه به جزییات را تایید کند.
به گفته اندروسکو، وزن پیش بینی شده ی خود سنگ بسیار زیاد و ترسناک بود. نیاز فوری، جهت به حداقل رساندن توده ی کلی بود و خلق حداکثر جزییات ممکن برای این مقیاس نیازمند تعادلی بین کاهش وزن (ضخامت مدل) و سبک کردن قسمت های پایین بود. همچنین، توجه داشته باشید که تمامی این توده در امتداد روبان نازک از کف داخل ساختمانی مدرن روی طبقه ی بالایی آویزان است. این تلاش نیازمند توجه مهندسی بود.
توافقی با ایجاد ضخامت 3 اینچی با حداکثر دو و یک دوم اینچ محدوده برای کار حاصل شد. اندروسکو می گوید این توافق محدوده را مشخص کرد و تیم هنرهای دیجیتال ما توانست تا نورپردازی و توپوگرافی را مدلسازی کند تا تاثیر را بصورت بصری به حداکثر برساند.
حقیقت این است که مقدار زیادی از نور محصور در فضا وجود دارد که تا حدی با تاثیر LED در طول روز تداخل ایجاد می کند ولی بخشی از تصویربرداری در شب انجام شد و می توان عمق و شفافیت فوق العاده ی سطح را مشاهده کرد که واقعا شگفت انگیز است؛ این نور بسیار عمیق تر و شفاف تر از حدی است که ضخامت دو و یک دوم اینچی می توانست ارائه کند. این موفقیتی برای تیم طراحی و متخصصان نورپردازی است.
تیم طراحی از نقشه برداری جا به جایی برای ایجاد رندرهای دیجیتال استفاده کرد که تکنیک گرافیک کامپیوتری جایگزین است که از نقشه ی بافت یا نقشه ی ارتفاع برای علت و معلول استفاده می کند، جایی که موقعیت هندسی واقعی نقاط روی صفحه جا به جا شده اند و حس فوق العاده ای از عمق و جزییات به سطح می دهد و امکان خودپوشانی، خودسایه پردازی و سایه اندازی را فراهم می سازد.
اندروسکو توضیح می دهد ارزش این کار این است که نرم افزار کامپیوتری که برای توسعه ی فایل های برش استفاده کردم می تواند بطور دقیق محدوده ی سیاه (پایین ترین نقطه) تا سفید (بالاترین نقطه) را مدیریت کند که در اصل قابل تعریف توسط کاربر هستند و این امکان را به محور Z می دهد تا بطور صحیح تعیین شود، بطوری که همه چیز بصورت 3D جای می گیرد. حکاکی دستی، ترکیب و تثبیت همه چیز و القای حس نهایی در حکاکی است.
تلاش زیادی در ارتباط با اندازه ی فایل در ابتدا و حل مشکلاتی نظیر قرادادن آن در شبکه ی ثابتی از مصالح میدان صورت پذیرفت که باید قبل از تقسیم تصویر به بخش های دقیق تر مورد بحث و نتیجه گیری قرار می گرفت. همچنین، مشتری روی تولرانس بر یک شانزدهم اینچ اختلاف بین بخش ها اصرار می کرد.
زمانی که تمامی مسائل شبکه حل شدند، بخش ها به مودول ها تقسیم شدند. من عناصر شبکه ی گرانیت را از بازالت گرفتم و نقش ها را برش زدم تا سنگ گرانیت را بخش به بخش مشخص و تثبیت کنم و به صورت دستی با اره ی حلقه ای برش دادم. در ابتدا پیشنهاد کردم که این کار با واترجت انجام شود ولی در میانه ی مسیر، تصمیم گرفتم به صورت دستی انجام شود در حالی که دستگاه های CNC آماده بودند.
این تصمیمی بسیار خوب بود چون انتظار نداشتم در پایان چنین نتیجه ای رقم بخورد. فایل های کد G تولید شدند تا دستگاه ها شروع به کار کنند و بخش های کوچکتر بصورت گروهی در سنگ ها قرار گرفتند. همه چیز کدگذاری شد بطوری که بخش ها بتوانند برای تیم نصب ثابت و مشخص شوند.
ایجاد 300 قطعه برای پروژه نیازمند فرآیندی پیچیده بود. اندروسکو توضیح می دهد که برش قطعه ها شامل مرحله ی ابتدایی سخت مته کاری بود. هر مته حدود یک شانزدهم اینچ عبور می کرد تا به هسته ی اصلی قطعات برسد. مرحله ی دوم شامل مته ای کوچکتر و تغییر مسیر بود که بخش تمام شده را در نزدیکی ابعاد نهایی مورد نیاز قرار می داد.
مرحله ی نهایی شامل ردیف کردن سنگ ها در ساختار کلی، اتمام کار با دست و تمیزکردن و صاف کردن برش ها و لبه های تیز به منظور ایجاد انتقالی نرم بین بخش های مجاور بود. بیشترین بخشی که می توانستم در یک جلسه در استودیو انجام دهم تقریباً 4 در 4 فوت بود.
در حالی که فناوری دیجیتال برای ایجاد مجسمه ای با این اندازه در چنین زمان کوتاهی نیاز بود، اندروسکو بر این باور بود که حکاکی با دست هنوز عاملی کلیدی در موفقیت پروژه است. روباتیک استفاده شده در استودیو موجب تقویت خروجی می شود ولی هنوز نیازمند دمیدن روح زندگی توسط استاد حکاک برای اجرای مراحل نهایی با دست و جزییات دادن به مجسمه است. بهرحال، فناوری به فرد اجازه می دهد تا کار چندین نفر که چندین ماه بدون توقف انجام می دهند را به تنهایی صورت دهد.
حتی با کمک فناوری، تکمیل این پروژه هنوز هم کاری بسیار دشوار بود. اندروسکو می گوید می توانستم شش دستگاه CNC را به تنهایی برای چهار ماه و نیم فعال نگهدارم. پدر من در ساعت 5 صبح شروع به کار می کرد و حدود 10 شب به پایان می رساند. برش سنگ های سخت نیازمند تمرکز بالایی بود.
تامین آب حیاتی بود وگرنه آتش یا ترک موجب آسیب به قطعه می شد پس هیچ راه عملی برای کار کشیدن از دستگاه به اندازه ی دلخواه من وجود نداشت. دستگاه ها باید بطور منظم بررسی می شدند و هر مشکلی در اولین لحظه حل می شد.
اغلب اوقات روی دستگاه ها کار می کردم و مدام بین آن ها جا به جا می شدم، بخش ها را تغییر می دادم، مته ها را تعویض می کردم، خطوط آب را تمیز می کردم و خیلی سریع نسبت به صداهای هر دستگاه (طبیعی یا غیرطبیعی) در استودیو واکنش نشان می دادم. توجه به زمان را نادیده گرفتم ولی 14 تا 18 ساعت در روز و هفت روز هفته کار می کردم، بجز چند ساعت برای روز شکرگزاری و کریسمس که در کنار خانواده بودم.
نصب
اندروسکو بخش اعظم موفقیت نصب را به مدیر پروژه در شرکت ساخت و ساز هافمن و تیم نصب در وسترن تایل و ماربل (Western Tile & Marble) نسبت می دهد. این تلاشی تیمی و موفقیت حاصل همکاری مشترک بود.
نصب که حدود یک ماه به طول انجامید، به یک سنگ تراش و سه سنگ کار نیاز داشت. تیم تایل های دیوار را با استفاده از ملات Laticrete’s 257 Titanium به USG متصل کرد که برای نصب تایل ها و اسلب ها و صفحات بزرگ طراحی شده است. فلوید گودوین، مدیر پروژه در وسترن تایل و ماربل می گوید سنگ های ضخیم تر با Latapoxy 310 Stone Adhesive نصب شدند و از اسکوپ سیم مسی استفاده کردیم.
گودوین توضیح می دهد که چطور تایل های سنگین با شکل های نامنظم باید با دقت نصب شوند تا از مسطح بودن و ضخامت مورد نظر اطمینان حاصل گردد. حفظ ابعاد درزها و شاقول حیاتی بود چون سنگ تراشیده شده لبه های نامنظمی داشت و لایه ی زیرین سنگین بود.
بعلاوه، تیم نصب از دوغاب سیمان Laticrete’s Permacolor Selectو درزگیر سیلیکون لاتاسیل (Latasil) استفاده کرد.
اندروسکو در مورد تیم می گوید، این افراد واقعا هنرمندان حرفه ای هستند و می دانم که تحت استرس شدید و برنامه ای بسیار فشرده کار کرده اند. آن ها کار من را گرفتند و فرآیند نصب را بدون استراحت و وقفه ای تکمیل کردند. هیچ موردی از لیست پانچ مربوط به مجسمه وجود نداشت.
از زمان تکمیل پروژه، بازدیدکنندگان با کار هنری و شباهت آن به تصویر اصلی پیروزی بالدار ساموتراس حیرت زده شده اند. گودوین می گوید مشتری عاشق آن است.
پروژه به جایزه ی اوج سال 2019 از موسسه ی سنگ طبیعی در دسته ی حکاکی/حروف نویسی/مجسمه دست یافت. اندروسکو می گوید می توان آرزوی هر هنرمندی برای دمیدن حس زندگی به چیزی بی جان را تصور کرد تا ببیننده را به شکلی عمیق تحت تاثیر کار قرار دهد. اکنون که این کار در دنیای فیزیکی وجود دارد و سبب می شود تا دیگران چنین حسی را تجربه کنند، من را خوشحال می کند.