تکنیک های ساختمانی و ساختمان سازی
آماده سازی زمین و محل ساختمان (سایت) : در ایران باستان ، مانند آناتولی هیتی در هزاره دوم قبل از میلاد ، تکنیک استفاده از سطح صخره های زمین به عنوان پایه ای برای دیوارها شناخته شده بود. در قرون 8 و 7 قبل از میلاد، اورارتویی ها این تکنیک را به بالاترین سطح خود رساندند و توسعه دادند (کلیس ، 1976 ، ص 28 و بعد).
به دلیل ساختار خاص سایت، سنگ ها سطحی ناهموار داشتند و در نتیجه ایوان هایی مسطح با اندازه و ارتفاع مختلف در سطح ناهموار این سنگ ها کنده کاری شدند، بنابراین مجموعه ای از سکوهای مسطح با ابعاد مورد نیاز آماده شده ، که بر روی هر یک از آن ها دیوارهایی قابل نصب بودند. آن قسمت هایی از صخره ها که قرار نبود بر روی آن ها ساخت و سازی صورت بگیرد ، عموماً کار نشده باقی مانده اند.
هخامنشیان همچنین از این تکنیک در تخت جمشید و دیگر اماکن استفاده زیادی کردند. آن ها احتمالاً این روش را از ارمنی هایی آموخته بودند ، که آن را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود از اورارتویی ها دریافت کرده بودند.
در حالی که در اورارتو ، دیوارهای قلوه سنگی یا دیوار های سنگ نما شده، بر روی ایوان هایی که از سنگ زنده ساخته شده بودند و یا بر روی سطوح صخره ای مسطح قرار می گرفتند ، در دوره هخامنشیان از چنین ایوان های سنگ تراشی شده ای به عنوان پایه ای برای دیوارهای آجری و گلی استفاده می شد (کلیس ، 1971).
به عنوان مثال ، در آماده سازی سایت (زمین) معبد اورارتویی ، غالباً در نقاطی از صخره که کنج دیوارها باید آنجا قرار می گرفتند، طاق هایی تراشیده می شد تا لوح های سنگی حاوی کتیبه های پایه در آن قرار بگیرند (کلیس ، 1963-64).
قبل از ساخت دیوارها، کانال های زهکشی نیز در چندین نقطه از سطح سنگ حفاری می شدند. پس از ساخت دیوارها ، وظیفه آن ها تخلیه آب های زیرزمینی جمع آوری شده داخل دیوارها و در نتیجه خشک نگه داشتن آن ها بود (کلیس ، 1976 ، صص 28-29).
در دوران اورارتو و دوره های بعد از آن ، راه پله ها نیز در صخره های زنده حفر شدند تا از تامین آب در حین محاصره جنگی اطمینان حاصل شود.
در صورت امکان از شکاف های طبیعی در سکوهای سنگی برای این منظور استفاده می شد. به طور معمول چنین راه پله ای از داخل قلعه به یک چاه یا چشمه زیرزمینی منتهی می شد (کلیس ، 1979 ، ص 154). همه این ساختار های اولیه به وسیله کنده کاری سنگ زنده با کلنگ به دست آمد.
هنگامی که سطح سایت تا حدودی مقعر بود ،برای دیوارهای آجری-گلی ، عموماً پایه های قلوه سنگی ترجیح داده می شد. قطعات سنگی بزرگتربا دقت در جهت هایی قرار داده شده اند که سنگ های کوچکتر فضای بین آن ها را پر کنند، در قسمت فوقانی از سنگریزه های کوچک ،به منظور تولید سطح هموار استفاده می شد.
در دوران باستان از ملات گل ، در قرون وسطی از ملات آهک استفاده می شده است. در بالای فونداسیون لایه ای از آهک سفید به ضخامت 1-2 سانتی متر وجود داشت که پایین ترین قسمت دیوار آجری-گلی روی آن قرار داشت.
بدیهی است که این لایه آهک به عنوان یک لایه مرطوب در نظر گرفته شده بود تا از انتقال رطوبت زمین از طریق دیوار خشک بدون فونداسیون به دیوارهای آجری-گلی و در نهایت فروریختن آن ها جلوگیری کند.
در معماری اورارتویی ، پایه های قلوه سنگی به عنوان ایوان های پلکانی برای صرفه جویی در سنگ ساخته شد. ابعاد بالاترین سطح را مطابق با عرض دیوار آجری-گلی که روی آن نصب می شد، تعیین می کردند (کلیس ، 1977 ، صص 35-36).
دیوارها : دیوارهای فوقانی معمولاً با گچ پوشانده شده بودند. در زمان های قدیم روی دیوارهای آجری-گلی را معمولاً با لایه ای مخلوط ازگل با کاه می پوشاندند.
گچ آهک ، که از دوران نوسنگی شناخته می شد ، در دوره های اورارتویی و هخامنشی رایج شد. برآمدگی هایی با فاصله یکسان از دیوارها ، عمدتاً با اهداف هنری، زیبایی شناختی و نما سازی ساخته می شد، اما در مواردی نادر از آن ها همچنین برای تحکیم سازه یا حتی به عنوان بخشی از سنگر بندی استفاده می شد.
طاق ها : طاق سازی در هزاره دوم قبل از میلاد در ایران رایج شد. در واقع طاق های اصلی از آجر پخته با ملات گچ ، قبلاً در سایت ایلامی هفت تپه (نگاهبان) مشاهده شده بود.
طاق هایی به شکل نیم دایره در نمای معماری اورارتویی به تصویر کشیده شده است ، و همچنین به عنوان سازه های پل در دوره ی ساسانیان شناخته شده اند ، به عنوان مثال ، به اصطلاح “پل والرین” در شوشتر ، که توسط مهندسان رومی پس از 260 بعد از میلاد، ساخته شده است.
طاق های سهموی شکل در معماری ساسانی پدیدار شد. از اوایل دوره ی اسلامی ، طاق نوک تیز در ساختمان سنگی و آجر-گلی و همچنین در ساختمان های آجری پخته مورد استفاده قرار می گرفت. شکل اصلی این طاق ها بلند و نوک تیز بود اما این نوع قوس تا قرن 17-18 به طور تصاعدی وسیع تر و کم عمق تر شد ، به ویژه در ساخت پل.
در قرن 19 قوس گرد اروپایی نفوذ فزاینده ای پیدا کرد. با این حال ، در پایان قرن ، جای خود را به طاق سبدی شکل با دهانه ی بسیار وسیع خود داد ، باز هم به ویژه در ساخت پل.
یکی از ویژگی های خاص معماری اسلامی از قرن یازدهم طاق نمایی مقرنس (سنگ و آجر کاری ظریف در طاق) بود که با گذشت زمان بسیار رایج شد. چنین طاق هایی ممکن است از سنگ یا آجر ساخته شوند ، اما اغلب لایه های تزئینی هستند که از گچ یا ملات سنگ آهک کنده کاری شده اند (Harb).
آن ها به عنوان دکوراسیون معماری داخلی بسیار محبوب بودند ، اما گاهی اوقات برای نمای بیرونی ، به ویژه نمای سردر ساختمان به کار می رفتند.