گفتگو با آقای ابوالقاسم شفیعی
سرفصل های گفتگو
- نخستین ها در صنعت سنگ ایران
- نصب نخستین کوره طبقاتی در ایران
- تاسیس نخستین کارخانه ها کنار معادن سنگ
- آینده نگری ها
- نخستین برنامه ریزی های مدون برای صادرات سنگ ایران
پرسش: در ابتدای گفتگو در مورد معدن شایان آغاز می کنیم، شما معدن شایان را در چه تاریخی خریداری نمودید و از کجا پایه ریزی و بهره برداری شروع شد؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: بعد از اینکه معدن دهبید چاه مرغی را برای بنیاد توانبخشی خریداری نمودیم و راه اندازی شد، متوجه شدیم که این سنگ های کرم، مشابه نمونه سنگ های ایتالیایی و اسپانیایی مب باشد و برای معاملات در کشورهای عضو اتحادیه اروپا مورد استفاده قرار می گیرد، کشورهای عضو اتحادیه مزیت هایی را برای معاملات درون اتحادیه قائلند که برای کشورهای غیر عضو (ایران) آن مزیت عمده را شامل نمی شود، به طول مثال، حذف مالیات که یکی از مزیت های مهم در معامله های بزرگ می باشد.
از طرفی از لحاظ ساختار جمعیتی، به دلیل رشد جمعیت منفی و یا حتی در حد صفر کشورهای اتحادیه اروپا، مسلما ساخت وساز جدید در شکل و روندی که در سایر نقاط دنیا اتفاق می افتد، در کشورهای اروپایی بوجود نمی آید، چرا که نیاز برای ساخت و سازهای بیشتر احساس نمی شود ولی در کشورهای شرق آسیا به دلیل رشد و پیشرفت لازم و همچنین رشد جمعیت و نرخ مهاجرت، نیاز به تغییرات و ساخت و ساز داشته و وجود دارد، به دلائل ذکر شده، بازار شرق آسیا را به عنوان بازار اصلی مورد هدف قرار دادیم و به سراغ کشورهایی از جمله ژاپن، تایوان و سنگاپور رفتیم.
در آن زمان کشور چین درحد زمان فعلی، در حوزه های مختلف صادراتی و تولیدی فعال نبود. اول از کشور تایوان شروع کردیم و سنگ دهبید را در تایوان به عنوان یک سنگ کاربردی شناساندیم.
پس از گذشت چند سال معدن شایان برای سرمایه گذاری به من پیشنهاد شد که بعد از بازدید معدن شایان، قیمت اولیه پیشنهادی از 18 میلیون تا 110 میلیون تومان تغییر کرد که نهایتا در سال 1377 به قیمت 110 میلیون تومان خریداری کردم.
متاسفانه معدن دارای هیچ امکانات اولیه ایی نبود، نه جاده ی مناسب و نه حتی موقعیتی که بتوان یک کانکس را در آن مستقر کرد. به همین علت، نخست یک چادر نصب شد که بعد ازگذشت چند روز مطلع شدیم چادر را باد برده است.
پرسش: گفته شده است که شما 5 سال به دنبال جاده سازی و باطله برداری بودید؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: در این مورد باید گفت بلی. معدن جاده ای از پایین به طرف بالا داشت که در سال 1378 به سختی یک بلدوزر و لوودر را توانستیم به آنجا برسانیم. در همان سال و همان مکان یک ساختمان کوچک هم ساخته شد که هم اکنون بخش فروش در آن فعالیت دارند که هدف اصلی برای ساخت آن اسکان کارکنان بود.
برای شروع به بهره برداری از معدن با مشکل شیب 75 درجه ای معدن روبرو شدیم که باعث توقف کار و چاره اندیشی برای آن شد.
برای رفع این مشکل می بایست کار جاده سازی انجام می گردید. تصور کنید که بخواهید دور یک استوانه جاده بسازید، این جاده سازی در این منطقه هم به این صورت بود. با وجود شیب بسیار تند، جاده سازی تقریبا دو سال طول کشید و متاسفانه در راه ساخت این جاده دو نفراز نیروهای کار را از دست دادیم و یک دستگاه ماشین بولدوزر هم به ته دره سقوط کرد، تا اینکه سرانجام به نوک قله ی معدن رسیدیم و برش قله آغاز گردید. درهمان سال با توجه به پر بودن همه پله ها، موفق به برش حدود 3 یا 4 پله شدیم که هزینه صرف شده در این راه بالغ بر صد میلیون تومان در ماه بود.
با توجه به برش پله ها و هزینه صرف شده و روبرو شدن با مسئله عدم بازدهی و فروش سبب شد تا شرکا از ادامه کار نا امید شوند درحالیکه نظر بنده مقاومت و صبوری بود چرا که معتقد بودم به نتیجه خواهیم رسید.
مشکل دیگری که با آن روبرو بودیم این بود که امکان پایین آوردن سنگ های استخراجی را از بالای معدن به پایین نداشتیم. چرا که جاده ایی وجود نداشت.
بنابراین جاده سازی انجام شد. برای گسترش کار یک جرثقیل از شرکت Fantini که طول بازوهای آن چهل متر بود خریداری کردیم. بالا بردن جرثقیل کار بسیار دشواری بود که با دو دستگاه ماشین لوودر آن را بالا بردیم. وقتی که جرثقیل به قله رسید – ماشین لوودر به ته دره سقوط کرد. و این بار خوشبختانه راننده را از دست ندادیم.
تا سال 1383 معدن هیچ سود و درآمدی برایمان نداشت، اما بارقه ِ امیدی زده شد و سنگ های خوب و با کیفیتی از معدن استخراج گردید، در حال حاضر معدن 19 پله دارد، میتوانم بگویم مصداق بارز انا الله مع صابرین در اینجا نمایان است و ما توانستیم به یاری خدا و با صبرو تحمل و سرمایه گذاری به نتیجه برسیم.
پرسشگر: تصور من این است که زمانی که شما از جرثقیل و یا هاواژ در معدن شایان استفاده کردید جزو اولین نفرات بوده اید، چطور به این نتیجه رسیدید که می بایست از این ماشین آلات استفاده شود؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: من در طول زندگی سعی کرده ام که وقتی به عنوان بازدید کننده به یک نمایشگاه می روم تمامی دقت و ظرافت را برای درک نکات فنی و ریز آنچه می بینم به کار بگیرم، مثلا قرآن تعبیری دارد که از انسان می خواهد که به طعام خود نگاه کند، معنی این نگاه کردن، همان دیدن نیست بلکه منظور دقت بیشتر به فرآیند ساخت و مفاهیم این مخلوقات است.
در نمایشگاه ها هم، اکثریت مردم بعنوان تفریح می روند و حتی متخصصین هم بیش از اینکه به محصولات و نوع ساخت و دیگر جزئیات دقت کنند به دنبال تحسین و تکذیب هستند ولی من سعی کرده ام به تمام مسائل با دید دقیق و تفکر نگاه کنم، به طور مثال وقتی تصمیم گرفتم کوره های دستگاه های ایتالیایی را بخریم، اکثر ابعاد را برحسب تقاضا و کاربری مورد نیازمان تغییر دادیم.
مثلا دستگاه هاواژ یا همان Chain Saw، دستگاهی بود که در زمان بازدید معادن کارارا و ورونا دیده بودم.
با این دستگاه می توان یک سینه کار دویست متری را با تمام نقش و نگار و به صورت صاف و همانطور که هست دید و برای تبدیل آن به بلوک های کوچکتر برنامه ریزی کرد در حالی که در مدل رایج زیگزاگی، هر ستون می تواند 4 یا 5 متر باشد.
ما این دستگاه را سال 1380 وارد معدن شایان کردیم، همزمان با خرید جرثقیل که در آن زمان تصور می کنم هیچ کس آن را دارا نبود. بعد از ما، معدن چاه مرغی دهبید خریداری و مورد بهره برداری قرار داد.
اولین کسی که در ایران تاسیس و راه اندازی کارخانه پای معدن را تعریف کرد ما بودیم، و در معدن “حاجی آباد” این کار را انجام دادیم. به دنبال یک ایده ی خاص بودیم، معتقدم که خداوند متعال خلقت زیبا دارد و این زیبایی نسبی بوده و هر یک در جای خود زیبایی خاص خود را دارا می باشد، مثل این است که به یک باره جای چشم و ابرو عوض شود، می بینیم که چگونه ناهمگون و نامتعارف می شود.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هرچیزی به جای خویش نیکوست
ما یک سری سنگ داشتیم که از نظر مواد اولیه دارای کیفیت بسیار بالایی بودند، اما بازار تقاضا در آن زمان ترجیح می داد تا از سنگ ها یا حتی انواع دیگر پوشش ها استفاده کند.
در همان زمان پیشنهاد جایگزین کردن جدول های سیمانی رنگ زده که سرمایه ی ملی بودند و هدر می شدند و در هیچ کجای دنیا از آن استفاده نمی شد را با سنگ های تراورتن و سنگ های الوان که در بازار داخلی مصرف و نیاز کمتری دارند را به آقای کرباسچی ( شهردار تهران ) دادم.
با یک برآورد ساده میتوان به جای استفاده از جدول سیمانی که در ابتدا برش داده می شود، سپس شسته و تمیز می شود و در انتها بعد ازخشک کردن، رنگ زده می شود و در آن تاریخ هزینه ی این فرآیند معادل متر طولی 250 تومان بود که هم اکنون به هفت تا هشت هزار تومان رسیده است را با یک برآورد مالی و صرف هزینه ایی کمی بیشتر و با در نظر گرفتن ماندگاری آن، از سنگ های تراورتن و الوان استفاده کرد. خوشبختانه از این پیشنهاد استقبال شد و آقای کرباسچی به معاون عمرانی دستور انجام کار را داده و اولین کار پارک آجودانیه تهران بود.
طرح بعدی، استفاده از سنگ تراورتن برای ساخت نیمکت در مبلمان شهری بود که در نمایشگاه بین المللی تهران اجرایی شد و همچنان هم برای استراحت بازدیدکنندگان در نظر گرفته و مورد استفاده قرار می گیرد. در مقایسه با استفاده از چوب به عنوان ماده اولیه برای ساخت نیمکت که امکان کنده کاری و تخریب آن وجود دارد، استفاده از سنگ و مقاومت آن بسیار حائز اهمیت است.
نکته ی قابل توجه دیگر در ایران، با توجه به اینکه ایران دارای پنج هزار کیلومتر ساحل دریا است که از چاه بهار تا خرمشهر و همچنین از دریای مازندران تا بندر ترکمن را تشکیل می دهد و با توجه به آب و هوای مرطوب و شرجی این مناطق، استفاده از بتن، چوب و فلز که دارای ماندگاری کم هستند، پاسخگو نیست و باز با توجه به ماندگاری و مقاومت سنگ، می توان در این مناطق به درستی از سنگ استفاده کرد.
مورد دیگری که مایل هستم به آن اشاره کنم این است که طرحی را مدنظر داشتم که تا 150 معدن به معادن کمیته امداد اضافه کنم که متاسفانه امکان پذیر نشد و دلیل عمده ی آن این مسئله بود که می بایست پنجاه درصد از سود حاصل، صرف سرمایه گذاری می گردید.
پرسشگر: آیا معدن شایان کاملا خصوصی است یا اینکه ارگان خاصی در آن سهیم است؟ از لحاظ میزان تولید، معدن شایان چه جایگاهی در میان معادن مرمریت ایران دارد؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: معدن شایان کاملا خصوصی و تحت مدیریت بنده است. در مورد بخش دوم پرسش شما به صورت آماری متاسفانه بررسی نشده است که دارای چه جایگاهی در کشور و منطقه و دنیاست. اما قرینه ها بازگو کننده ی این هستند که معدن شایان جزو نخستین ها در ایران می باشد و شاید جایگاه جهانی داشته باشد.
البته این قرینه ها بر اساس پروانه های استخراج که صادر گشته است قابل محاسبه است.
برای بررسی و محاسبه ی معادن مرمریت از این روش استفاده می شود، اما از نظر ذخیره که به معنای حجم کوه می باشد باید بگوییم که بیشتر از این هم هست ولی از نظر برداشت، معدن شایان نخستین در ایران است. در حال حاضر میزان تولید سنگ معدن شایان و معدن چاه مرغی بسیار نزدیک به هم است.
پرسشگر: معدن شایان چه مزیت هایی دارد؟سنگ شایان چه مزیت هایی نسبت به بقیه ی سنگ های کرم منطقه دارد؟ و همچنین نسبت به سنگ چاه مرغی چه جایگاهی دارد؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: بر اساس سلیقه ی مشتریان می توان به این نتایج رسید که اولا اینکه سنگ استخراجی از معدن شایان دارای رنگ گرم تر، خالص تر (پاک تر) بوده و همچنین خط های نوک قرمز را ندارد. اگر روی سنگ های دیگر هم کار شود، نتیجه ی بهتری را به بار می دهد.
معدن شایان از نظر کیفی بالاتر است اما هزینه های تولید آن هم بالاست اما درمعدنی مثل هرسین، معادن چهرک یا کاشمر، تمامی این معادن امکان استخراج و سنگ دهی بیشتری را دارا هستند و امکان ارائه با قیمت مناسب و پایین در بازار تقاضا هستند که باعث سود دهی بیشتر می شود اما می بایست مسیر کار درست انجام شود که این مسیر به خوبی طی نمی شود.
از نظر استقبال مشتریان سنگ شایان را به نسبت مرمریت چاه مرغی (دهبید) را می گویند، شایان بعد از دهبید است و با توجه به بقیه ی معادن، شایان بهترین است.
پرسشگر: برنامه های آینده اجرایی معدن چیست؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: در حال حاضر، جاده ی معدن در حال بازسازی اساسی است و قرار است که به زودی بعد از بازسازی و ساخت پل ها، آسفالت شود.
جاده ی فعلی عریض تر شده و شیب های آن معتدل گردد، طوری که دو عدد تریلی بتوانند در دو باند به راحتی حرکت کنند و از هر طرف یک متر به شانه ی جاده اضافه شود. برنامه ی ما امسال این است که زیرسازی جاده را کامل کنیم و در سال آینده روسازی و آسفالت انجام خواهد شد (1397).
پرسشگر: سیاست های استراتژیک صادرات در معدن شایان چطور تعریف شده است؟ کشورهای مقصد را چگونه تحلیل و بررسی کرده اید؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: نگاه به چین یک نگاه استراتژیک بوده است. عرضه و تقاضا مثل خود کشور، گسترده و قابل پیشرفت است و دارای اشل خاصی است.
در مقایسه، تمامی قاره ی اروپا به اندازه ی یک استان چین، قادر به خریداری سنگ نیستند. خود چین سالانه 23 میلیون تن سنگ تولید می کند. تولید این مقدار سنگ و فقط 5 درصد از این سنگ های تولیدی صادر می شود.
خود چین تقریبا تمامی انواع سنگ ها را داراست، اما دارای ذخایر سنگ گرانیت است و تقریبا تراورتن، الوان و مرمریت کرم را ندارد.
معادن سنگ چینی کیفیت مناسبی پیدا کرده اند، ذخایر معدنی گرانیت که تا به امروز در چین استخراج شده است از نظر کیفی در سطح سنگ های گرانیت برزیل و هند نیست.
بازار داخلی تقاضا و مصرف سنگ در چین، خود یک مزیت بزرگ محسوب می شود.
چین حداقل تا 50 سال بازار بزرگ مصالح ساختمانی است، چرا که با سپری شدن دوران کمونیستی و قبل از آن دوران فئودالی، امکان رشد و نمو در حد یک کشور سرمایه داری امکان پذیر نبوده است و متاسفانه اکثر چینی ها در خانه های نامناسب زندگی می کردند و هم اکنون نیز فقط در مناطق خاصی یک درصدی از کل جمعیت چین که از سلطه ی اقتصادی کمونیستی خارج شده اند این امکان برایشان فراهم گردیده است و مابقی همانطور به صورت کشاورزی و روش های سابق زندگی می کنند، به همین دلیل تصور می کنم که بازار چین تا 50 سال آینده رونق نسبی موجود را حفظ خواهد کرد.
هند هم دومین اقتصاد منطقه را در زمینه ی تجارت سنگ داراست، البته هند در حوزه ی تجارت سنگ های ساختمانی کمی محتاطانه حرکت می کند.
در زمان های خاصی، با توجه به سیاست گذاری ها، هند بازار خرید سنگ را گشوده و این امکان برای ایران نیز فراهم می گردد تا بتواند برای فروش سنگ، بازاریابی و فروش داشته باشد، پس هند به عنوان دومین بازار هدف انتخاب شده است.
سومین بازار هدف کشور ویتنام است. ذکر این نکته بسیار مهم است که با سرمایه گذاری و بازاریابی در کشورهایی که در حال توسعه و ساخت و ساز هستند، می توانیم موفق باشیم، چرا که در کشور و حوزه هایی که توسعه یافته اند این امکان بسیار اندک است.
البته در کشورهای توسعه یافته از نظر ساخت و ساز می توان از برندهای کشورهای اروپایی استفاده کنیم، مثل برندهای ایتالیایی که می توان با آنها شریک شد.
گفتگوها و رایزنی هایی در این مورد انجام شده است اما نیاز به یک تیم و سرپرست حرفه ای برای پیگیری و به ثمر نشاندن این رایزنی و گفتگوها وجود دارد.
نتایج گفتگوها به این صورت بوده است که ماده اولیه (سنگ) از طرف ما باشد و آنها با توجه به دارا بودن ماشین آلات و تکنولوژی، برش و ساب را در کارخانه های ایتالیایی انجام دهند که هزینه های مربوطه به عهده ی طرف ایتالیایی و بازاریابی و فروش با همکاری مشترک انجام گیرد.
این مدل خوبی می تواند باشد، که می گوید “تخم مرغ هایت را در یک سبد نگذار”. و این به چه معناست؟ در اقتصاد برای سرمایه گذاری، ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک وجود دارد، عموما ریسک سیستماتیک ارتباط مستقیم با خود محصول مورد سرمایه گذاری دارد و ریسک غیر سیستماتیک با سبد سرمایه گذاری ما ارتباط مستقیم دارد، عموماً سرمایه گذاران برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک خود به تهیه سبد سهام یا سبدهای سرمایه گذاری مثل سرمایه گذاری در بازار طلا، زمین، ملک، سهام، کالا و … روی می آورند.
منتهی شرکت معروف “آنتولینی” وارد این همکاری مشترک نگردید چرا که محاسباتش در مورد بازار ایران با مقایسه با بازار افغانستان و پاکستان بوده است که این اواخر تغییر موضع داده است.
مشکل دیگری که برای کار با اروپا داریم مسئله ی هزینه حمل هست، چرا که با توجه به اینکه واردات کالا از اروپا وجود ندارد، زمانی که ماشینی برای حمل سنگ به اروپا برود برای بازگشت، باری برای بازگشت وجود نداشته و هزینه ی سنگینی را شامل می شود.
بازار کره ی جنوبی هم بازار جذابی است و به نظر می رسد که بهتر است با همکاری کارخانه های چینی وارد این بازار شویم.
پرسشگر: اولین جرقه ی تاسیس ارم سنگان چه زمانی خورد؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: تقریبا در ایران تمامی معدن داران بزرگ، کارخانه هم دارند. سال 1377 که معدن شایان را خریداری نمودیم، کارخانه ی ارم سنگان در تهران، امید در شیراز، کارخانه ای در امارات متحده عربی (شارجه) و چندین کارخانه پای معدن را نیز تاسیس کردیم.
سعی بر این بوده که همگی کارخانه ها در جهت یک کار توسعه یافته و برنامه پیشرفته طراحی شوند، بطور مثال برق کارخانه ارم سنگان” سه برابر ظرفیت مورد نیاز فعلی است چرا که این کارخانه برای انجام کار سه کارخانه، طراحی شده بود:
• کارخانه تولید سنگ آنتیک
• کارخانه تولید سنگ های موزاییکی
• ابزارهای خاص
و تولید تایل و اسلب، سوئیت پذیرایی، آموزش و بحث کنترل کیفیت، ساختمان و امکاناتی دیده شده است. همه ی اینها در جهت محوریت صادرات مد نظر، طراحی و اجرا گردیده است.
پرسشگر: من شنیده ام که نصب اولین کوره طبقاتی اپوکسی در کارخانه ارم سنگان برای نخستین بار در صنعت سنگ ایران بوده است، آیا ا ین مطلب صحت دارد؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: بلی. پانزده سال پیش حدودا این کوره ی طبقاتی وارد ایران شد و چندین مورد تجهیزات دیگر که در هیچ کارخانه ایی وجود نداشت، دراین مجموعه نصب شد. در آن زمان ما تعدادی از مهندسان و پرسنل را برای آموزش های مختلف به کشورهای مختلف فرستادیم.
پرسشگر: تصور می کنید که بازار هدف سنگ های بریده ی ارم سنگان چه کشورهایی هستند؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: برای سنگ های بریده، روسیه بزرگترین بازار هدف است و بعد از آن گرجستان، ارمنستان، قزاقستان و… هستند. ارزش ریالی بازار این منطقه 1300 میلیارد تومان می باشد که سهم ایران 13 میلیارد تومان است.
نا گفته نماند که کشورهای عراق و سوریه نیز به عنوان بازار هدف در نظر گرفته می شوند.
البته در کنار حرکت به سمت صادرات، ارم سنگان را می توان بعنوان پایگاه دانشگاهی در نظر گرفت:
• برای توسعه نیروهای انسانی (آموزش دانشجویان مهندسی)
• توسعه و راه اندازی خط آنتیک
• عقد قرارداد با کارخانه های مختلف برای انجام کارها
• راه اندازی و ساخت سنگ های یک سانتی (برای معماری داخلی – سبک سازی)
پرسشگر: نظر شما در مورد سنگ های لمینیت چیست؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: به نظرم، سنگ لمینیت از سنگ معمولی هم می تواند بهتر باشد، به دو دلیل یکی آنکه سرامیک که یا چیزی که زیر سنگ اصلی می چسبانند می تواند ضد آب باشد و رطوبت، سرما و گرما را به طور کنترل شده ای منتقل نماید و این موضوع کمک بسیار زیادی به تولید سنگ مهندسی می کند، دوم اینکه می تواند از لحاظ وزن و سرعت جاذبه های خاصی داشته باشد و در کل به نظرم بسیار اقتصادی تر است که من سالن دوم کارخانه را به همین دلیل احداث کردم و در نظر داشتم که صد دستگاه لمینیت در آنجا مشغول به کار شود.
پرسشگر: شما کارخانه ای هم در امارات متحده عربی دارید، لطفا کمی در این مورد توضیح دهید.
آقای ابوالقاسم شفیعی: ما کارخانه ایی را در منطقه ی آزاد شارجه به متراژ 12000 مترمربع راه اندازی کردیم که البته دستگاه هایی در زمینه ی فرآوری سنگ از قبل وجود داشت و دستگاه هایی هم ما به آن اضافه کردیم و یک انبار و سالن مناسب و استاندارد هم به آن اضافه شد منتها درحال حاضر بنا به دلائلی غیر فعال است که امیدوارم به زودی فعال شود.
پرسشگر: لطفا بقیه ی معادن مجموعه را به جز سنگ شایان نام ببرید؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: معادن فعال شامل قرمز آذرشهر – پرتغالی مشهد – حریت (مرمریت کرم)
پرسشگر: این سوالی که از شما می پرسم با توجه به جایگاه شما به عنوان ریاست انجمن سنگ ایران و اشراف شما به مسائل صنعت سنگ است، روند تولید و مصرف سنگ را در آینده چطور تصور می کنید؟
آقای ابوالقاسم شفیعی: حدود سی سالی که در این زمینه فعالیت می کنم رشد آن دو رقمی بوده است. به این دلیل که مردم ثروتمند می شوند و می خواهند جنس با کیفیت عالی استفاده کنند.
رقابت سرامیک جدی هست اما جامعه ی جهانی رو به ثروتمند شدن است. مثلا در 50 سال پیش در روستاها، همه پله ها آجری بود، بعد سیمانی و الان سیمانی تولید نمی شود و حتی سنگ را ترجیح می دهند، سطح توقعات بالاتر رفته است. سطح فقر و تعریف آن فرق کرده است.
سنگ جایگاه بهتری پیدا می کند و یا مثال استفاده از ظروف مسی و رویی خیلی کم شده است. یا چینی زرین در طبقه ی ثروتمند که نشان از سطح کلاس است.
همچنین با یک مقایسه ی کوچک در افغانستان که ثروتمندها از ظروف رویی و مسی و مردم معمولی سرامیک استفاده می کنند که همین نشانه های کوچکی از بالا رفتن سطح توقعات مردم از زندگی و استانداردهای آن و تعریف نوینی از خط فقر را ارائه می دهد.
در ایران با همه ی مشکلاتی که در سال 1368 وجود داشت تعداد تمامی معادن فعال 240 عدد بود و در حال حاضر 1800 معدن شده است – تعداد کارخانه ها 900 عدد بود و هم اکنون به 6000 کارخانه رسیده است.
پرسشگر: به عنوان آخرین مطلب در زمینه ی ارتباط با مصرف کنندگان و خط فکری کلی شایان اگر مطلبی باقی مانده بفرمایید.
اول اینکه آرزویم این است که آنقدر کارخانه داران ما قوی شوند که یک تن از سنگ های ایران به صورت خام صادر نگردد، بلکه همه ی محصولات معادن را کارخانه های ایرانی خریداری و بعد از فرآوری با کیفیت مناسب صادر کنند، چرا که بازار داخلی ایران با همه ی وسعت آن، مانند یک رودخانه است که ممکن است در فصول مختلف دچار کم آبی و دچار فراز و فرودهایی شود ولی بازار جهانی همانند یک دریاست که چنانچه این رودخانه به دریا متصل شود امکان خشک شدن و تغییرات ناگهانی در این صنعت بسیار تقلیل خواهد یافت.
دوم اینکه مایلم و دوست دارم فرهنگ کار مشترک و گروهی در ایران نهادینه شود، چه بین همکاران ما در صنعت سنگ و چه بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان سنگ. انگلیسی ها می گویند” اگر ما یک نفر باشیم، یکی هستیم اما اگر ما دونفر باشیم یازده نفر هستیم “ و در فرهنگ دینی خودمان تاکید شده است که “دست خدا با جماعت است”، ما چنانچه تنها باشیم قطعا آسیب پذیر خواهیم بود ولی اگر همگی با هم باشیم می توانیم همه کار بکنیم.
در نهایت گله ایی دارم از آن هایی که بدون در نظر گرفتن کیفیت و مقایسه کیفی سنگ ها بسیاری از محصولات خارجی را حتی با کیفیت پایین تر به سنگ های ایرانی ترجیح می دهند، به طور مثال سنگ مرمریت لته ترکیه به اذعان خود ترک ها از هیچ نظر فنی قابل رقابت با مرمریت های خوب ایرانی نیست ولی می بینیم که در چه سطح وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند.
البته قسمتی از این اشکال به خود ما (فعالان در حوزه ی سنگ) هم بر می گردد چرا که هنوز نتوانسته ایم که سنگ را به میزان زیاد ، با کیفیت مناسب و با شرایط خوب از لحاظ زمان و مکان در اختیار بازار مصرف قرار دهیم.