معدن سنگ آلاباما
روند شکل گیری سنگ طبیعی در واقع یک داستان دو بخشی است. در بخش اول، سنگ توسط نیروهای طبیعت ساخته میشود. حیات باستانی، در اقیانوسهای پهناور فرو رفت، در کف دریاها آرامگرفت و بهتدریج با حرارت ساطع شده از کرهی زمین ذوب شد و به شکل سنگهای جامد درآمد. این بخش از داستان توسط زمینشناسان به خوبی تأیید میگردد.
اما بخش دیگری از داستان که عموماً کمتر به آن توجه میشود، میزان و شدت کار نیروی انسانی است که برای استخراج این سنگها، شکل دادن به آنها و تبدیل سنگها به قطعات کاربردی مصرف میشود. این تلاشها باعث میشود که سنگ پس از استخراج به بخش دوم داستان زندگی خود وارد شود و برای تبدیل شدن به سنگ ساختمانی، سنگ یادبود، آتشدان شومینه و یا دیوار باغ، مراحل مختلفی را طی کند.
مواد طبیعی نه تنها به دلیل طبیعی بودنشان بلکه به دلیل کار انسانی که بر روی آنها انجام میشود و تغییرات و دگرگونی که در آنها ایجاد میشود ارزشمند هستند.
“مایک هستر” (Mike Hester) تمام زندگی خود را با سنگ کار کرده است. او در نزدیکی یک معدن لایم استون (limestone) در “راسلویل”، ” آلاباما”، بزرگ شده و میگوید از 5 سالگی با این معدن آشنایی داشته است زیرا هم پدرش و هم پدربزرگش در آنجا کار میکردند.
این معدن در سال 1884 به نام “شرکت لایماستون راکوود” (Rockwood Limestone Company) افتتاح شد و در سال 1956 معدن به زیر زمین منتقل گردید زیرا صدای کندهکاری و حفرکردن بسیار بلند بود و محیط نیز پر از گرد و خاک میشد.
“هستر” به یاد دارد که پدربزرگش همیشه هنگام مراجعت به منزل، سرتا پایش از گرد و خاک لایماستون سفید میشد. او همچنین در مورد اینکه چگونه سرو صدای ناشی از انفجار بر قدرت شنوایی پدربزرگش اثر گذاشته بود میگوید که در سالهای آخر عمرش شنوایی خود را از دست داده بود.
اهمیت نیرویکار سازمانیافته
انجمن سنگ تراشان “جرنیمن”( Journeyman ) در سال 1853 در آمریکای شمالی تأسیس شد. این انجمن، قدیمیترین اتحادیهی کارگری فعال در ایالات متحده است. در زمان تأسیس اتحادیه، تراشکاران سنگ از پردرآمدترین مشاغل ساختمان محسوب میشدند و دستمزدی مشابه پزشکان و وکلا دریافت میکردند.
وقتی که سنگتراشان درقالب اتحادیه سازماندهی شدند، توانستند از مهارتهای خود برای به دست آوردن ایمنی در محیط کار که اکنون خوشبختانه امری عادی تلقی میشود استفاده کنند. در سال 1867، سنگ تراشها از اولینهایی بودند که 8 ساعت کار در روز را باب کردند، یعنی 20 سال قبل از اینکه قانون 8 ساعت کار در روز رواج پیدا کند. صدها سال بعد، نقش کارگران سازمان یافته هنوز مشهود بود.
در سال 1963، کارگران معدن سنگ “راک وود” (Rockwood) به افزایش 4 سنت به حقوقشان در هرساعت اعتصاب کردند. در جریان این اعتراض کارگران معدن از دانش فنی خود استفاده کردند و از دینامیت برای منفجر کردن دفاتر اداری استفاده نمودند.
این حادثه برای یادآوری و هشداری ناخوشایند به منظور اهمیت دادن به افرادی بود که هر روز با دینامیت کار میکردند. تا حدودی به لطف بخشی از قوانین کار، قوانین محیط زیست و اتحادیهها، معادن آمریکایی به تدریج به محیطهای کاری کم خطرتر با حقوق و مزایای بهتر تبدیل شدند. امروزه نیز پیشرفتهایی در زمینهی ایمنی و فناوری باعث میشود که صنعت سنگ طبیعی با خطر کمتر و تولید بیشتر مواجه باشد.
“هستر” توضیح میدهد که در دهههای 1980 و 1990، از ارههای کمری الماس در معدن سنگ استفاده میشد. او میگوید این روش به خلاص شدن از شر گرد وغبار و سر و صدا کمک کرد اما از طرفی دیگر آب و گل را وارد ماجرا کرد. علی رغم اینکه روشهای استخراج سنگ به روز شده بودند، هنوز هم کار بدنی زیادی وجود داشت و همچنان استفاده از پتک و انفجار از جریان کار حذف نشده بود. در سال 1997، “وتر استون”، یک شرکت معدن لایماستون که در مانکاتو (Mankato)، مینهسوتا (Minnesota) قرار داشت، این معدن را خریداری کرد و موجی از تغییرات را در معدن “آلاباما” آغاز نمود.
تغییر رویه
“تریسی هریسون” (Tracye Harrison) مدیر کل “استون آلاباما” معتقد است که آنها برای این مکان هزینه کردهاند و زمانی که آن را خریداری کردند در شرایط بسیار بدی بود. “هریسون” 32 ساله از پیشکسوتان صنعت سنگ است و مدت کوتاهی پس از تصدی مسئولیت معدن سنگ معدن آلاباما توسط “وتر استون” (Vetter Stone) استخدام شد.
“هستر” میگوید اولین قدم در کار بالابردن امنیت عملیات بود و این حق را از همان ابتدای کار پذیرفتند زیرا ایمنی در آنجا بسیار کم و حتی میتوان گفت که در حد صفر بود. اعمال رویههای جدید در معدن زیاد هم سریع پیش نرفت و حتی مشخص نبود که چگونه بایستی استانداردهای ایمنی را رعایت کنند. هریسون مادر خودش به نام “آدری مارش” (Audrey Marsh) را به عنون دست راست خود استخدام نمود و هر دوی آنها تلاش کردند که راه درست را برای تغییر شرکت پیدا کنند.
“هستر” روشی که تیم راهبردی در پیش گرفت را تحسین میکند و بر این باور است که “ترسی” و “آدری” بسیار عالی توانستند کار را جلو ببرند. “هریسون”، “هستر” و “مارش” از MSHA (اداره ایمنی و بهداشت معادن) برای اینکه آنها را در پیاده کردن برنامهای بهتر یاری نمود، بسیار قدردانی میکنند.
هریسون میگوید خدارو شکر که (MSHA و OSHA) واقعاً شرایط را درک کردند و با ما همکاری نمودند زیرا نمیتوانستیم به تنهایی و بدون کمک آنها کارها را انجام دهیم و کمک آنها در این راه واقعاً فوقالعاده بود. رابطهی بین معدن و آژانس دولتی میتوانست به یک رابطه خصمانه تبدیل شود، اما در عوض یک همکاری ارزشمند با هدف تأمین بهترین منافع برای کارگران شکل گرفت.
“هریسون” با احساسی توأم با قدردانی میگوید آنها فقط به ما كمك كردند تا بتوانیم همه چیز را آن جوری که لازم بود درست كنیم. بازنگری در رویههایی که در محل کار در پیش گرفته میشود تنها با صادر شدن دستور از مقامات بالا انجام نمیشود و به چیزی بیش از آن احتیاج دارد. “مارش” اعتراف میکند ایجاد کمترین تغییر در رویهی افراد، یک تغییر فرهنگ عمده به حساب میآمد. کلاهها و کفشهای ایمنی از مواردی هستند که او به آنها اشاره میکند. “ترسی”، “آدری” و “وترز” خودشان ایمنی را در اولویت قرار دادند و بقیه هم به پیروی از آنها این رویه را درپیش گرفتند.
“هستر” میگوید قطعا این اتفاق یک تغییر فرهنگ به حساب میآید. کمی طول کشید ولی اکنون امنیت در رأس همهی اولویتها قرار گرفته است. در واقع اثبات این مطلب نیز بسیار راحت و واضح است. هفتهی قبل در بازرسی که از معادن ما به عمل آمد، یکی از بازرسان اقرار کرد که اینجا ایمنترین معدن سنگی بوده که تا کنون مشاهده کرده است.
ما مانند یک خانوادهی بزرگ هستیم
معدن سنگ آلاباما وترز، 40 تا 50 نفر را استخدام میکند. مقر آن چند مایل خارج از راسل ویل، شهر کوچکی با جمعیتی حدود 10000 نفر در شمال غرب تپههای سرسبز آلاباما است. این شرکت شامل معادن سنگ زیر زمینی، کارخانهی تولید و بخش اداری است.
هستر میگوید ما مثل یک خانواده هستیم. معادن زیر زمینی توسط 10-12 نفر از معدنچیانی که با یکدیگر بسیار صمیمی و نزدیک هستند اداره میشود. به ندرت مسائل مالی اهمیت دارد، آنها از کار کردن درکنار یکدیگر لذت میبرند و به شغلشان افتخار میکنند.
“هریسون” از پیشرفتهایی که “وتر استون” در معدن آلاباما ایجاد کرده خوشحال است. او میگوید آنها مدام کیفیت آن را ارتقا میدهند و بالاتر میبرند. حقوق بیشتر و مزایای بهتر به شرکت در حفظ کارمندانش کمک میکند و آنها بهترین مالکانی هستند که تاکنون در اینجا بودهاند.
ما غرور کارگران معدن ذرهای تغییر نکرده است. “هستر” داستانی را درمورد یک معدنچی بهنام “نیکولت” (Nicolette) بازگو میکند که بعد از بریدن یک بلوک سنگی و بیرون کشیدن آن از دیوار معدن، از بخشی که از جای خالی سنگ ایجاد شده بود و از دورهی “میسیسیپین” (Mississippian) تا آن لحظه روشنایی نور را به خود ندیده بود عبور میکند و این اولینبار بوده که شخصی این کار را در آنجا انجام داده و بسیار جالب است. هریسون با اشاره به این داستان کار “نیکولت” را میستاید و نشان میدهد که تیم کاری وفاداری دارد.
او ادامه میدهد که “نیکولت” دوست دارد کار خودش را به بهترین نحو انجام دهد و ثابت کند که از پس انجامش بر میآید. قطعاً کارش را به خوبی انجام میدهد.
لایم استون شولز (Limestone shoals)
دادگاه فدرال در “موبایل” (Mobile) با سنگهای سفید “لایم استون” که نشان “آلاباما استون” است پوشیده شده است. دستههایی از رنگ خاکستری-نقرهای، ویژگی در جریان بودن را به این معماری باشکوه هدیه میکند. با بررسی دقیقتر مشاهده میشود که لایهها با یک آهنگ و جهت ویژه طرحی شبیه به امواج و جریانهای سواحل ماسهای مرجانی را به خود گرفتهاند.
این مشاهدات به نظر میرسد که تقریباً به واقعیت نزدیک باشد زیرا مشخص شده است که معدن سنگ آلباما به “بانگور” (Bangor) لایم استون، بقایای 330 میلیون سالهی محیطی که شبیه به “باهاما بانک” (Bahama Bank) امروزی که دریایی گرمسیری و کم عمق است راه دارد.
در آن زمان در تاریخ زمینشناسی، بخش شمالی این منطقه بخشی از کانالهای راههای دریایی بوده است. یکی از ویژگیهای بارز سنگ آلاباما بافت “اولیتیک” (oolitic) آن است.
“اوئیدها “(Ooids) گلولههای کوچک “لایم استون” هستند که وقتی امواج ذرات را در آب دریای مملو از لایم به جلو وعقب حرکت میدهند تشکیل میشوند در این بین جریانهای زیر آب، دانهها را میچرخاند و باعث میشود که با لایهای از کلسیم کربنات (calcium carbonate) پوشانیده شوند. هر چه بیشتر غلطانیده شوند لایههای بیشتری بر روی آنها رسوب میکند.
بزرگ نمایی از سطح مقطع یک اوئید، ساختار داخلی متحدالمرکز از لایههای نازک را نشان میدهد. اوئیدهای شنی، مجموعهای از دانههای کوچک سفید است که گرد و براق هستند و شکل و اندازهی یکسانی دارند.
همان جریانی که گلولهها را در کف دریا میغلتاند، در آنها طرحهای مواج ایجاد میکند و الگوهای لایهای را خلق مینماید. این لایهها منحنی شکل هستند وجهت جریان آبی که آنها را به این شکل در آورده است را نشان میدهند. یک مشاهدهگر تیز بین میتواند یکی از این لایههای رسوبی را که در گذر زمان از هزارهی پیش منجمد شده را تشخیص دهد و با انگشت لمس کند.
پروژههای دور و نزدیک
کارها در معدن از آوریل تا اکتبر با استخراج سنگها و با سرعت زیادی انجام میشود و در بقیهی سال ساخت و سازها در جریان هستند. هریسون با اشاره به اینکه بیماری همه گیر Covid تقاضا را کاهش نداده است میگوید در حال حاضر سرشان بسیار شلوغ است، تمام سال شدیداً مشغول بودند و به نظر میآید که این روند همچنان ادامه داشته باشد.
او میگوید تقاضا برای این سنگها از نقاط دور و نزدیک وجود دارد. نیویورک سیتی در همه جایش ساختمانهایی دارد که از این سنگ در ساخت آنها استفاده شده است. واشینگتون دیسی و کانادا مقصد سنگهای آلاباما هستند و ما به سرتا سر دنیا سنگهایمان رامیفرستیم.
بیشتر کار برای پروژههای تجاری متداول مثل دانشگاهها، بانکها، دادگاهها، ادارات و مراکز دارویی انجام میگیرد و در مقیاسهای کوچکتر، به عنوان مثال اخیراً شخصی یک تکه سنگ را برای استفاده در اجاق خانهی خود برد. بنابراین ما هم میتوانیم در این زمینه فعالیت تجاری داشته باشیم.
این سنگ گواهی LEED را برای منابع مواد بومی دریافت کرده است زیرا در فاصلهی 100 مایلی از معدن، این سنگها مورد استفاده قرار میگیرند و شکوه قدیمی آنها محبوبیتشان را بیشتر میکند. هریسون میگوید بسیار از افراد تمایل دارند که از محصولات ما استفاده نمایند چون ما در آلاباما هستیم.
به عنوان مثال دانشگاه آلاباما بهصورت مداوم از محصولات ما استفاده مینماید. یک دلیل کاربردی نیز وجود دارد، که چرا معماران محصولات داخلی را ترجیح میدهند را توضیح میدهد.
وقتی شما از سنگهایی که بومی نیستند استفاده میکنید در صورت بروز هر مشکلی حداقل شش هفته طول خواهد کشید که سنگ جایگزین به دست شما برسد. چیزهای کوچک اگر موانعی ایجاد کنند میتوانند به مشکلات بزرگتری تبدیل شوند.
سرپرست زن
هریسون به عنوان یک طراح وارد صنعت سنگ شد و جزئیات طرحهای مربوط به هر قطعه سنگ را تهیه میکرد. در واقع هر قطعه سنگ الگو و طرح ویژهای دارد.
“مارش” معتقد است که مانند یک پازل است و باید قطعات درست را در جای درست قرار داد. هریسون این کلیشه که در صنعت مردانه یک زن نمیتواند رهبر باشد را کنار زد.
او اعتراف میکند که هر چه سنش بالاتر میرود از نقش رهبری تیم احساس رضایت بیشتری میکند و بازتاب این موضوع در حرفهاش قابل مشاهده است، هر چند در آغاز کار تنها برای تأمین مایحتاج زندگیش این کار را انجام میداده است.
در سال گذشته هریسون توسط برنامهی زنان حاضر در صنعت سنگ مؤسسهی سنگ طبیعی (Natural Stone Institute’s Women in Stone) معرفی شد که در این برنامه برای زنانی که در صنعت سنگ کار میکنند برنامهی مشاوره و معرفی منابع و رویدادها ارائه میشود.
او احساس نمیکند که جنسیتش بر مسیر او تأثیر گذاشته است. اما کارهای هریسون، هم از نظر تلاش و تکاپو در معدن و هم از نظر نیروی کار پربازده، خود گویای این موضوع است. هستر سریعاً به چیزی که هریسون را به یک رهبر توانمند تبدیل میکند اشاره مینماید.
او میگوید هنگامی که وی مسئولیت این کار را به دست گرفت، خواستار تغییر رویه برای ایمنتر کردن محیط و بهتر کردن کارها شد و اکنون ما نیز از مزایای آن بهره میبریم.
اینجا به یک مکان عالی برای کار تبدیل شده است، کاملاً امن است، همه احساس میکنند در خانه هستند و تا آنجا که من شنیدهام، همه به او احترام میگذارند.
“هریسون” وقتی به حرفهای “هستر” گوش میسپارد لبخند گرمی بر صورتش نقش میبندد. حس اعتماد و قدردانی بین سه مدیر موج میزند. با 70 سال تجربه بسیار واضح است که حس رضایت در تلاشهایی که برای بهتر کردن کار و امنتر کردن محیط برای همه انجام میشود به چشم میآید.
“مارش” افتخار خود به شرکت و نقش خود در شکلگیری آن را با این جملات ابراز میکند: خیلی خوشایند است که جایی بروی و ببینی که از سنگهای “راسویل” در آنجا استفاده شده است. اینکه این سنگها متعلق به شماست حس بسیار خوبی به شما منتقل میکند.