معماری های – تک و اکو – تک (Hi-Tech & Eco-Tech Architecture)
(1350 ه.ش. تاکنون) (1971 – present)
1- معماری هایتک
در سال ۱۹۷۱، دو معمار جوان ایتالیاییتبار به نامهای ریچارد راجرز ساكن انگلستان و رنزو پیانو ساکن ایتالیا، در مسابقه طرح ساختمان مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس، در بین 6۸۱ شرکتکننده برنده اعلام شدند. نمای این ساختمان را مجموعهای از دودکشها، آبگردانها، لولهها و کانالهای تأسیساتی و ستونها، تیرها، بادبندها، راهپلهها و پلههای برقی تشکیل میداد. این دو معمار آغازگر سبکی در اروپا بودند که به نام هایتک یا تکنولوژی بسیار پیشرفته معروف گردید. لذا مجدداً در دهه ۷۰، ماشین و فناوری جدید به عنوان یک موضوع محوری در معماری مطرح شد.
شکل 1- در طرح مرکز ژرژ پمپیدو در بافت تاریخی شهر پاریس، تکنولوژی به عنوان عصاره و دستاورد عصر مدرن به نمایش درآمده است.
نظریات و مبانی معماری مدرن و هایتک در اصول، بسیار به یکدیگر نزدیکند و میتوان گفت که معماری هایتک فرزند خلف معماری مدرن است. ولی از نظر شکلی تفاوتهایی بین این دو مکتب معماری مشاهده میشود. به طور کلی میتوان بیان کرد که آن سادگی و بیپیرایگی که در معماری مدرن و بالاخص سبک بینالملل وجود دارد در معماری هایتک ملاحظه نمیشود. اگر معماران مدرن در طرحهای خود ماشین را به نمایش میگذارند، معماران هایتک داخل ماشین و اجزاء آن را نشان میدهند. ساختمان هایتک یک ساختمان درون به برون است. به عبارتی اجزاء و بخشهای تکنیکی و عملکردی بنا مانند سازه، تأسیسات و سیرکولاسیون بر روی بدنه بنا به نمایش در میآید.معماران این سبک تکنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته و مهمترین عامل توسعه و پیشرفت در قرن بیستم میدانند. از نظر آنها، عصاره و مشخصه هر عصری در معماری آن عصر شکل کالبدی یافته است. به عنوان مثال، معابد یونان باستان با آن نظم و تناسبات كامل هندسی، تبلور ذهنیت کمالگرای یونانیان باستان است. بناهای عظیم روم باستان، نمایش قدرت امپراتوری و حکومت سزارها میباشد و بالاخره کلیساهای سر به فلک کشیده گوتیک، نمایشدهنده قدرت کلیسای مسیحیت و ذهنیت قرون وسطا است. به همین ترتیب، ساختمانهای امروز میباید نمایشدهنده عصارة فكری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد.
شکل 2- رؤیای فوتوریستها و نظرات آنها در مورد ساختمانهای آینده، در طرح ساختمان مرکز ژرژ پمپیدو به حقیقت پیوسته است.
ریچارد راجرز نظریهپرداز این سبک محسوب میشود. او در مصاحبه خود با تلویزیون بیبیسی، این عقیده را چنین بیان میکند:
“ایدههایی که ما معماری میکنیم، از خیلی لحاظ ریشه در باورهای ما دارد و به این ربط پیدا میکند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم. برای این که ساختمانی خوانا باشد، باید جریان ساختن آن قابل رؤیت باشد. این شیوهای است که ما معماری میکنیم و احساس ما این است که این کار در گذشته هم انجام میشده است. این موضوع اصلاً تازگی ندارد، کلیساهای عظیم گوتیک مثالی بسیار روشن است زمانی که آب از درون ناودانها شرشرکنان تخلیه میشود، خیلی هیجانانگیز است. این بسیار روشن و خیلی خوانا است. این نوع معماری مورد علاقه من است. علم همه ما را به هیجان میآورد. ما معماران عقیده داریم که قرن حاضر قرن علم است، فیلسوفان نیز همین عقیده را دارند. منظورم از علم خیلی کلی است. ما شاهد انقلابات شگفتآوری در علم بودهایم و عقیده داریم که علم و تحقیق علمی ما را با آهنگ معماری بهتر آشنا میکند و این مورد علاقه ما است که میتوان به شکلی مفاهیم علمی را با تعبیر شاعرانهای طرح و تبیین کرد. همانند کلیساهای گوتیک، ما ساختار را نمایان میکنیم. تکنولوژی به ما کنترل بیشتری عرضه میکند و نه کمتر. ساختمانهای آینده بیشتر شبیه روبات خواهند بود تا معبد، مانند آفتابپرست، آنها خود را با محیط پیرامون تطبیق میدهند.“
شاید بتوان زیربنای فکری این سبک را در این جمله راجرز خلاصه کرد که میگوید: “در عصر مدرن باید در ساختمانهای مدرن زندگی کرد.”
برج ایفل در نمایشگاه سال ۱۸۸۹ در پاریس ساختمان ایدهآل و آرمانی معماران هایتک است. برج ایفل با ۳۲4 متر ارتفاع و اسکلت فلزی نمایان، نمادی از دستاوردهای تکنولوژی در عصر مدرن است.
موضوعی که لویی کان در دهه 60 عنوان کرد: بخشهای سرویسدهنده (قسمت خدماتی) از بخشهای سرویسشونده (قسمت سکونتی) جدا شوند، هم اکنون یکی از موارد بسیار مهم در ساختمانهای هایتک است. لذا داکتها، لولهها و اجزاء تأسیساتی ساختمان و به علاوه راهپلهها و آسانسورها از بدنه اصلی ساختمان جدا میشوند. بنا به نظر معماران هایتک، حسن این کار در این است که باعث سهولت تعمیر و نگهداری ساختمان میشود. زیرا قسمتهای سرویسدهنده که عمر نسبتاً کوتاهی دارند (۱ الی ۲۰ سال) از قسمتهای سرویسشونده که عمر طولانیتری دارند (۲۰ الى ۷۰ سال) به صورت دو قسمت مجزا از هم عمل میکنند.
شکل 3- در فضای داخل مرکز ژرژ پمپیدو، همچون نمای بیرونی آن، لایههای درونی کالبد بنا و فناوری ساختمان عریان شده است.
در اکثر ساختمانها، بام به عنوان سطح پنهان و فراموش شده ساختمان فرض میشود. ولی در ساختمانهای هایتک، بام نمای پنجم بنا است و کاملا طراحی میشود. بخشهایی همچون برجهای خنککننده، آبگردانها، پمپهای حرارتی، داکتها و لولههای تأسیساتی، خرپاها، خرپشتهها، کابلهای سازهای و همچنین جرثقیلها برای پاککردن شیشهها، همواره به عنوان بخش مهمی از ساختمان هایتک بر روی بام طراحی میشوند. طراحی این بخشها با توجه به چهار نمای دیگر انجام میشود و در معرض دید قرار میگیرد.
برخلاف تصور عمومی، معماران هایتک به تاریخ علاقهمند هستند و خود را جدای از آن نمیدانند. ولی برداشت و نگرش آنها نسبت به تاریخ به کلی متفاوت از دیدگاه معماران پستمدرن از تاریخ است. ریچارد راجرز معتقد است که ساختمانهای عصر رنسانس در فلورانس شباهتی به بافت مجاور خود و معماری گوتیک قرون وسطا نداشتند، بلکه این معماری جلوهای از تبلور عصر جدید را نوید میداد. اگر برای معماران پستمدرن توجه به بافت و ویژگیهای مکان ساختمان مهم است، برای معماران هایتک توجه به زمان و مقتضیات نوین عصر حاضر واجد اهمیت است.
معماری عصر رنسانس منعکسکننده بینش و اندیشه جدیدی بود که در آن زمان و مکان در حال شکلگیری بود. از نظر تکنیکی نیز در این مقطع تاریخی شاهد نوآوری در ساختمانسازی هستیم. برای کنترل نیروی رانش گنبد، فیلیپو برونلسکی در سال ۱4۲۰، با قرار دادن یک زنجیر فلزی بسیار قطور به دور گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره در فلورانس، توانست بزرگترین گنبد ساخته شده با مصالح بنایی بر فراز یک تالار مکعب شکل تا به امروز را اجرا کند.
راجرز معتقد است که هر بنایی باید نمایانگر زمان خود باشد. به نظر او، در عصر تکنولوژی نمیتوان در خانههای یونان باستان و یا قصرهای امپراتوری روم باستان زندگی کرد. راجرز در نقد معماری پستمدرن مینویسد: “کسی نمیتواند معماری را با نماد قرار دادن درخت نخل، تخممرغ پرندگان و نظام هندسی معیوب شده یونانی و رومی که از مبلمانفروشیها خریداری شده، توسعه دهد. تمامی این موارد از خاستگاه و زمینه سیاسی، اجتماعی و تکنیکی خود مجزا شدهاند.”
نکته جالب توجه این که در حال حاضر مرتفعترین ساختمان و بزرگترین فرودگاه جهان توسط یکی از شاخصترین معماران این سبک یعنی نورمن فاستر طراحی شده است.
1-1- بزرگداشت هزاره سوم
شکل 4- نمایی از برج 170 طبقه هزاره در خلیج توکیو، طراح نورمن فاستر
به دلیل کمبود زمین و افزایش جمعیت در توکیو، برج هزاره در خلیج توکیو و در فاصله دو کیلومتری ساحل طراحی شده است. ارتباط با آن از طریق خطوط بزرگراه و مترو و همچنین از طریق کشتی، قایق و هلیکوپتر صورت خواهد گرفت. این برج چندمنظوره دارای پارکینگ چندطبقه در زیر آب و دفاتر اداری، هتلها، سالنهای کنفرانس، آپارتمانهای مسکونی، رستورانهای متعدد، فروشگاههای مختلف، پاسیوهای بسیار مرتفع و یک دکل مخابراتی است. در این برج 60،000 نفر زندگی و کار خواهند کرد. آسانسورهای سریعالانتقال در آن واحد میتوانند ۱6۰ نفر را جابهجا کنند. برج هزاره یادآور برجهای مرتفع چندمنظورهای است که لوکوربوزیه در کتاب “به سوی یک معماری نوین” در سال ۱۹۲۳ آنها را تجسم کرده بود و توسط یکی از پیروان خلف او، یعنی نورمن فاستر طراحی شده است. برای مقابله با نیروهای جانبی مانند توفانهای دریایی، باد و زلزله شکل برج همانند یک مخروط بسیار مرتفع طراحی شده و بادبندها همانند یک پوسته ممتد، کل سطح خارجی ساختمان را پوشانیدهاند. برج هزاره نمایشی از فناوری پیشرفته در پایان هزاره گذشته است. به علت سقوط قیمت املاک در توکیو، از اجرای این برج صرف نظر شده است.برج هزاره توکیو با ۸4۰ متر ارتفاع و ۱۷۰ طبقه در سال ۱۹۸۹ و در آستانه آغاز هزاره جدید میلادی طراحی شد. این برج تقریباً دو برابر مرتفعترین ساختمان در آن زمان، یعنی برجهای دوقلوی پتروناس در کوالالامپور مالزی به ارتفاع 45۲ متر بود. مساحت مجموع زیربنای این آسمانخراش عظیم بیش از یک میلیون مترمربع است.
شکل 5- نحوه ارتباط اتومبیل، قایق، کشتی و هلیکوپتر با برج هزاره در خلیج توکیوشکل 6- گنبد هزاره در لندن، طراح ریچارد راجرز
علاوه بر برج زاره، سه بنای دیگر به مناسبت آغاز هزاره سوم به اسم هزاره نامگذاری شد. گنبد هزاره با دهانه ۳6۵ متر (به نشانه ۳۶۵ روز سال)، در شهرک گرینویچ در جنوب شرق مرکز لندن، یکی از بزرگترین گنبدهای جهان است. لبه غربی ساختمان کاملاً بر روی نصفالنهار صفر درجه قرار دارد. دوازده ستون مرتفع به عنوان دوازده ماه سال، به وسیله کابل این گنبد معلق و عظیم را نگاه داشتهاند. گنبد از جنس فایبرگلاس است. ارتفاع گنبد ۵۲ متر است که نشاندهنده ۵۲ هفته سال میباشد. گنبد هزاره طی مراسمی در شب سال نو ۲۰۰۰ افتتاح شد. ریچارد راجرز طراح این ساختمان است.
پل هزاره (۱۹۹۸- ۲۰۰۰) یک پل معلق فلزی بر روی رودخانه تایمز در لندن است. این پل ۱۵۰ متر طول و 4 متر عرض دارد. پل هزاره دو ساختمان مهم کلیسای سنت پل و گالری هنر مدرن تیت در دو طرف رودخانه را به هم مرتبط میکند. این پل که به نام پل هزاره لندن و یا پل لرزان نیز نامیده میشود، فقط برای عبور عابر پیاده است. طی مسابقهای که در سال ۱۹۹6 برگزار شد، طرح مشترک شرکت فاستر و شرکا و شرکت اروپ و سر آنتونی کارو (مجسمه ساز) برنده اعلام شدند.
این پل معلق در روز افتتاح در روز ۱۰ جولای سال ۲۰۰۰ به لحاظ کثرت جمعیت بر روی آن شروع به لرزیدن کرد. لذا پل به مدت دو سال بسته شد. برای حل این مشکل و پس از مطالعات طولانی، ۳۷ پیستون ضربهگیر افقی و ۵۲ پیستون ضربهگیر عمودی در داخل و زیر پل نصب شد. پل مجدداً در روز ۲۲ فوریه ۲۰۰۲ برای رفت و آمد عموم باز شد.
شکل 7- پل هزاره بر روی رودخانه تایمز لندن
پل دیگری به نام پل هزاره گیتزهد در شهر نیوکسل انگلستان بر روی رودخانه تاین احداث شده است. این پل فقط برای عبور عابرپیاده و دوچرخه است. طرح آن توسط شرکت معماران ویلکینسون ایری صورت گرفته است. یکی از تخصصهای مهم این شرکت طرح پل است و تاکنون پلهای بسیاری توسط این شرکت طراحی شده است.
شکل 8- پل هزاره گیتزهد در شهر نیوکسل انگلستان
این پل فلزی به صورت پیشساخته و یکپارچه در نوامبر سال ۲۰۰۰ در محل نصب شد و در سپتامبر سال ۲۰۰۱ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. پل از دو قوس سهمی تشکیل شده است. هنگام عبور قایق و یا کشتیهای کوچک از زیر آن، پل بر روی دو لولای عظیم در دو انتهایی خود میچرخد تا قایق رد شود. در حال حاضر این پل به صورت یکی از نمادهای شاخص شهر نیوکسل در آمده است.
شکل 9- پل هزاره گیتزهد در حالت عبور افراد پیاده (سمت چپ) و در حالت مناسب برای عبور قایق و یا کشتیهای کوچک از زیر آن (سمت راست)
نکته جالب توجه آن که هر چهار بنا که شهرت جهانی کسب کردهاند، به مناسبت طلیعه هزاره سوم به نام هزاره ملقب شدهاند. طرح هر چهار ساختمان با به کارگیری ذهن خلاق و استفاده از پیشرفتهترین فناوریهای عصر مدرن، به سبک هایتک بوده است.
به لحاظ آن که پایانه مسافری فرودگاه، یک ساختمان کاملاً عملکردی است و همچنین به دلیل حجم زیاد و روزافزون مسافر، اکثر قریب به اتفاق پایانههای مسافری بزرگ در جهان در حال حاضر به سبک هایتک طراحی میشوند. در چنین پایانههایی از جدیدترین و پیچیدهترین فناوریها استفاده میشود. پایانههای بزرگ نیاز به سازههای متناسب با دهانههای عریض، تأسیسات برای پاسخگویی به فضاهای حجیم و سامانه مناسب برای جابهجایی تعداد کثیر مسافر در داخل و خارج بنا و همچنین شفافیت و خوانایی فضاها برای عموم را دارند. سبک هایتک پاسخگوی جملگی این نیازها است.
فرودگاه جدید هنگ کنگ در چِکُ لپ کُک در یک جزیره به ابعاد 6 در 5/3 کیلومتر واقع است. مرحله اول این فرودگاه از سال ۱۹۹۲ شروع و در سال ۱۹۹۸ کامل شده است. پس از اتمام پایانه مسافری شماره دو فرودگاه در سال ۲۰4۰، این فرودگاه ۸۷ میلیون مسافر در سال (۲۳۸۰۰ مسافر در روز) را پذیرا خواهد بود. یعنی مجموع مسافرانی که از فرودگاه هیترو در لندن و جان اف. کندی در نیویورک استفاده میکنند. طول پایانه شماره یک، 5/1 کیلومتر است و مسافران در داخل آن توسط قطار، تسمه نقاله و یا به صورت پیاده جابهجا میشوند. نورمن فاستر در طرح خود برای این بزرگترین فرودگاه جهان، قابهای سه بعدی فلزی به صورت طاق گهوارهای با قطر دهانه ۳6 متر برای پوشش سقف در نظر گرفته است. ستونهای بتنی بار این سقف را تحمل میکنند. اتصال طاقهای عظیم گهوارهای با ستونها به صورت انعطافپذیر است تا بار منفی باد و طوفانهای دریایی، بام را از جا نکند.
شکل 10- نمایی از فرودگاه چک لپ کک در بندر هنگکنگ، طراح نورمن فاستر
شکل 11- شفافیت فضاها و عملکردها برای جمعیت زیاد در طی شبانه روز، از ویژگیهای پایانه مسافری برای فرودگاههای بزرگ مانند چک لپ کک است.اصول فکری و طراحی سبک هایتک را میتوان در ده مورد زیر خلاصه کرد:
بینش پوزیتیویسم[12] و خوشبینی نسبت به علم و پیشرفت علمی و تکنیکی؛
نمایش تکنولوژی به عنوان عصاره و دستاورد عصر جدید؛
نمایش پروسه ساخت؛
شفاف نمودن، لایهلایه کردن و نمایش حرکت در ساختمان؛
نمایش ساختار و اجزاء درون بنا در نمای ساختمان؛
استفاده از رنگهای روشن و ساده؛
سازه و ساختار به عنوان تزئینات؛
استفاده از اجزاء کشش سبک؛
جدا کردن بخشهای سرویسدهنده از قسمتهای سرویسشونده؛
طراحی بام ساختمان به عنوان نمای پنجم ساختمان.
2- معماری اکو- تك
اگرچه اکثر معماران هایتک انگلیسی و یا مقیم انگلستان هستند، ولی در عین حال مهمترین منتقد معماری هایتک، پرنس چارلز، ولیعهد انگلستان، است. او معتقد است که تکنولوژی نمیتواند غایت و هدف معماری باشد. مضاف بر این که در حال حاضر تکنولوژی مدرن شرایط زیستی کره زمین را به مخاطره انداخته است. پرنس چارلز به معماری انسانمدار پستمدرن که ریشه در نظریههای مطرح شده در آن سوی اقیانوس اطلس یعنی آمریکا دارد، بیشتر علاقه نشان داده است. او همچنین بر حفظ زیستبوم کره زمین تأکید دارد.
دیگر منتقدان سبک هایتک، گروههای طرفدار محیط زیست همچون احزاب سبز در اروپا هستند. این گروهها معتقدند که انسان با اتکا بیش از حد به تکنولوژی، زیستبوم کره زمین را در معرض نابودی قرار داده است و اگر تعادل شکننده زیستی موجود در کره زمین به هم بخورد، بازگشت به شرایط زیستی مناسب امری مشکل و یا غیرممکن خواهد بود. لذا با توجه به این اعتراضات، از اواسط دهه ۸۰ تغییر نگرشی در بینش فكری و کارهای طراحی این معماران دیده میشود.
معماران هایتک با اعتقاد به بینش پوزیتیویسم، معتقدند که مشکل تکنولوژی نیست، بلکه راهحل در استفاده صحیح از تکنولوژی نهفته است. امروزه در کارهای این معماران ملاحظه میشود که با استفاده از تکنولوژی، سعی در استفاده حداکثر از عوامل طبیعی همچون آفتاب، باد، آبهای زیرزمینی و گیاهان برای تنظیم شرایط محیطی ساختمان و کاهش آسیب به محیط زیست دارند. لذا در معماری جدید آنها که به نام اکو- تک (اکولوژی + تکنولوژی) خوانده میشود، تکنولوژی در مقابل طبیعت قرار ندارد، بلکه در کنار و به موازات حفظ طبیعت، برای بهرهبرداری هر چه بیشتر از امکانات محیطی و تأمین آسایش انسان تلاش میشود.
در کارهای اخیر معماران این سبک، همواره در کنار عکسهای زیبای ساختمانهای آنها، مقطعی از بنا وجود دارد که در آن نحوه استفاده از عوامل اقلیمی با کمک تجهیزاتی همچون دودکشهای هوا، آینههای منعکسکننده، پوستههای هوشمند، گلخانهها، پلههای شیشهای و تبادلکنندههای حرارتی نشان داده شده است. شکل خود ساختمان در مقطع نیز با توجه به زاویه تابش آفتاب و سرعت و جهت باد در فصول مختلف سال طراحی شده است.
2-1- پارلمان جدید آلمان
نورمن فاستر از جمله چهرههای شاخص سبک اکو- تک است. طرح او برای بازسازی رایشتاگ (پارلمان جدید آلمان) در برلین در سال ۱۹۹۳ به عنوان برنده اول اعلام شد. فاستر در هر جای ممکن، بدنه این ساختمان قدیمی را شفاف نموده است. او بر این نظر است که شفافیت حکومت در مقابل ملت، وجهی مهم از روند دمکراتیک محسوب میشود. بدین منظور بخشهایی از بدنه تالار مجلس، سقف آن و گنبد بنا را با سطوح شیشهای پوشش داده شده است.
شکل 12- ساختمان پارلمان آلمان (رایشتاگ) در برلین، پس از احداث گنبد شیشهای بر بالای آن
شکل 13- بدنه تالار پارلمان تا حد امکان شفاف شده و بدین طریق، نظارت بر تالار از محیط بیرون میسر است. همچنین بخشی از نور مورد نیاز تالار از طریق پنجرههای جانبی و گنبد شیشهای تأمین میشود.
شکل 14- فاستر از فضای بلااستفاده زیر گنبد، به عنوان سکویی برای تماشای محیط اطراف و تالار مجلس و همچنین جهت انتقال نور طبیعی به فضای تالار و هدایت هوای گرم ساختمان به خارج بنا استفاده کرده است.
از نظر اقلیمی در تابستان، تهویه طبیعی تالار نمایندگان از طریق باز کردن دریچه بالای گنبد شیشهای صورت میگیرد. در زمستان هوای گرم زیر گنبد شیشهای بازیافت و مجدداً مورد استفاده قرار میگیرد و بالاخره آینههای وسط گنبد، روشنایی طبیعی و تصویر مردم (خاستگاه قدرت مجلس) را به تالار نمایندگان منعکس میکنند.گنبد این بنا در طی جنگ جهانی دوم تخریب شده بود. فاستر در طرح خود یک گنبد شیشهای به جای گنبد تخریبشده پارلمان در نظر گرفت. این گنبد جدید از چند نظر جالب توجه است. نخست آنکه در داخل گنبد دو رامپ مارپیچ قرار دارد که به سکوی فوقانی برای تماشای مناظر اطراف پارلمان و دورنمای شهر ختم میشود. لذا مردم به صورت نمادین بر بالای سر نمایندگان خود صعود میکنند. از طریق سقف شیشهای پارلمان نیز بازدیدکنندگان میتوانند نمایندگان خود و نحوه کار پارلمان را نظاره کنند. هنگام شب، گنبد شیشهای از طریق تالار مجلس و نورافکنهای نصب شده در زیر گنبد روشن میشود. بدین نحو بخش فوقانی بنا به صورت گنبدی شفاف و نورانی میدرخشد که نمادی از قدرت و توانایی پروسه دمکراتیک در آلمان فدرال است.
از دیگر موارد اقلیمی که در طرح بازسازی این ساختمان در نظر گرفته شده میتوان به موضوعات زیر اشاره کرد:
سلول های خورشیدی فتوولتائیک با ۳۰۰ مترمربع مساحت بر روی بام جنوبی ساختمان برای تأمین برق؛
پنجرههای هوشمند برای تهویه هوا؛
استفاده از سوخت تجدیدشونده بیوگاز برای تولید برق بدون آلودگی که از انتشار ۹4% تولید دیاکسیدکربن ممانعت میکند؛
طراحی یک نقاب متحرک در زیر گنبد شیشهای که حرکت آن توسط رایانه تنظیم شده و از تابش و انعکاس مستقیم نور آفتاب به داخل تالار مجلس جلوگیری میکند؛
ذخیره شدن حرارت اضافی در قسمتهای مختلف ساختمان در یک مخزن طبیعی که آب گرم برای گرمایش را تأمین میکند.؛
ذخیره شدن آب سرد در لایههای زیرین زمین برای تأمین سرمایش در تابستان.
ساختمان رایشتاگ اینک به صورت یکی از دیدنیترین ساختمانهای برلین درآمده است، به صورتی که تنها در روز اول بازگشایی در آوریل ۱۹۹۹ بیش از 24،000 نفر از آن دیدن کردند. هماکنون معماران این سبک طلایهداران استفاده از عوامل اقلیمی در ساختمان هستند و همواره ابتکارات و ابداعات جدید از طرف آنها در این زمینه ارائه میشود.
معماری ارگانی- تک
معماران هایتک از پوسته ساختمان به عنوان پوست دوم نام میبرند. منظور از پوست اول، پوست بدن انسان است. در بعضی از طرحهای نورمن فاستر و رنزو پیانو، پوسته دوم همچون پوست اول به صورت هوشمند طراحی شده است. همچنان که پوست انسان در مقابل سرما، گرما، رطوبت و کوران هوا از خود عکسالعمل نشان میدهد، پوسته این گونه ساختمانها نیز در فصلهای مختلف در مقابل شرایط محیطی عکسالعمل مناسب از خود نشان میدهند.
ساختمان مرکز ترفيع تجارت[15] (۱۹۸۸- ۱۹۹۳) در شهر دویسبورگ آلمان، توسط شرکت نورمن فاستر و همکاران طراحی شده است. پوسته ساختمان دارای دو لایه شیشه و یک لایه کرکره هوشمند در وسط آن است. یک دریچه هوا در قسمت فوقانی و دیگری در قسمت تحتانی پوسته شیشهای نصب شده است. در طی ماههای گرم سال، این دو دریچه باز میشوند و هوای گرم از بین دو لایه به بالا صعود میکند، که به خنک شدن پوسته کمک مینماید. زاویه باز و بسته بودن کرکرهها توسط یک نرمافزار رایانهای کنترل میشود. طی ساعات روز در ماههای گرم سال، کرکرهها مانع تابش مستقیم آفتاب به داخل ساختمان میشوند. کرکرهها در شبهنگام به صورت افقی و کاملاً باز هستند تا حرارت داخل به بیرون بازتابش شود.
در زمستان دریچه بالا و پایین بین دو لایه شیشه بسته میشود تا هوای راکد بین دو جداره به عنوان عایق حرارتی عمل کند. در طی ساعات روز زاویه کرکرهها با زاویه تابش آفتاب تنظیم شدهاند به گونهای که در تمام این ساعات آفتاب مستقیماً به داخل تابش کند. در شب هنگام کرکرهها کاملاً بسته میشوند تا مانع بازتابش حرارت به خارج ساختمان شوند.
شکل 15- تصاویر مرکز ترفیع تجارت در شهر دویسبورگ آلمان در طی روز و شب
راجرز از این ساختمانها به عنوان آفتابپرست نام میبرد، موجودی که خود را با شرایط مختلف محیطی تطبیق میدهد. بعضی از ساختمانهای اینگونه معماری همچون بدن انسان دارای یک سازه هوشمند هستند. اگر کسی فردی را هل دهد، آن فرد با کنترل ماهیچهها و وزن خود، میتواند از افتادن خود جلوگیری کند. راجرز در مورد ساختمانهای آینده چنین مینویسد:
جهت برآورده نمودن احتیاجات ساکنان بنا و حداکثر استفاده بهینه از انرژی، بهترین ساختمانهای آینده به صورت پویایی با اقلیم مجاور خود ارتباط پیدا میکنند. در این معماری میکروالکترونهای پنهان از چشم و بیوتکنولوژی جایگزین سیستمهای مکانیکی خواهند شد. ساختمانها، شهر و اهالی آن همانند یک سیستم ارگانیک جداییناپذیر، در زیر یک چارچوب متحرک و متحول که کاملاً دقیق و به اندازه طراحی شده، قرار میگیرند. به جای تیرها، ستونها و پانلها و سایر المانهای سازهای، یک پوسته ممتد و بههمپیوسته جایگزین خواهد شد. این روباتهای متحرک، با استفاده از سیستمهای الکترونیک و بیوتکنولوژی، بسیاری از خصوصیات ارگانیسمهای زنده را خواهند داشت. در مورد سازههای معماری، سیستمهای انعکاسی با استفاده از دستگاه عصبی الکترونیک، تغییرات محیطی را احساس خواهند کرد و همانند ماهیچههای بدن، با منقبض و منبسط کردن خود، بار و نیروهای وارده را به قسمتهای مختلف کالبد بنا منتقل میکنند. امروزه خلبانهای اتوماتیک میتوانند تمام قسمتهای مختلف هواپیما را به صورت بسیار دقیق و با عکسالعملی در ظرف چند صدم ثانیه کنترل کنند. این خلبانان الکترونیک با توجه به شرایط دائماً متغير خارج و داخل هواپیما، مستمراً شرایط ایدهآل پرواز هواپیما و آسایش مسافران را فراهم میکنند. آینده فرا رسیده و تأثیر آن بر معماری آغاز شده است.
اُرگانی- تک به معنای اَرگانیسم و تکنولوژی، نامی که به این سبک اطلاق شده است. در حال حاضر سامانه مدیریت ساختمان (BMS) توسط رایانه به صورت هوشمند انجام میشود که باعث کنترل بیشتر ایمنی و محافظت ساختمان و کاهش مصرف انرژی میشود. اگر چه امروزه (سال ۲۰۱۳) نام ارگانی- تک به عنوان یک سبک مهم و جهانی چندان مطرح نیست، ولی به جای آن ملاحظه میشود که معماران سبک هایتک و اکو تک به سمت معماری پایدار گرایش پیدا کردهاند.
تاکنون چند بنا به سبک هایتک مانند ورزشگاه فرحآباد – تختی و پایانه مسافری امامخمینی، هر دو در تهران، ساخته شده، ولی ساختمانی به سبک اکو- تک در ایران احداث نشده است.