سبک اکسپرسیونیسم
ریشه های سبک اکسپرسیونیسم را میتوان در هنر قرون وسطی، هنر قبیلهای و یا آنچه که هنر بدوی خوانده میشود و فلسفه فردریک نیچه ملاحظه نمود. هنرمندان این سبک ایده نیچه در مورد تلاش فرد برای ابراز انگیزههای خلاق را مورد توجه قرار داده بودند.اکسپرسیونیسم را میتوان به بیانگرایی ترجمه کرد، ولی لفظ اکسپرسیونیسم در فارسی مصطلحتر است.
این سبک در ابتدای قرن بیستم، بین سالهای ۱۹۰۵ الی ۱۹۲5 در شمال اروپا، خصوصاً المان، اتریش، هلند و دانمارک مطرح بود. اکسپرسیونیسم نخست در نقاشی و شعر و سپس در ادبیات، تئاتر، رقص، مجسمهسازی، سینما، موسیقی و معماری مطرح شد. در این سبک، هنرمند از بازنمایی واقعیات عینی پرهیز میکند و به جای آن تصورات و ذهنیات خود را به نمایش میگذارد. لذا بیان احساسات، حالات و هیجانات درونی واجد اهمیت است.
تکهتکه کردن، مخدوش نمودن، اغراق و بزرگنمایی و نمایش احساسات درونی از جمله نمادهای بارز در نقاشیهای این سبک است.
ساختمانها در این سبک بیشتر حالت تندیسگونه و احساسبرانگیز دارند و عملکرد و خردگرایی از اهمیت کمتری برخوردار است. اکسپرسیونیسم تمایل به ایجاد یک ارتباط زنده و پابرجا بین چشم روح و چشم جسم دارد.
این سبک به نوعی ادامه نهضت هنر نو محسوب میشود. طرحهای آنتونی گادی میتواند در چارچوب این سبک قرار داشته باشد. ادامه این سبک در دو سبک تندیسگرایی و بروتالیسم قابل مشاهده است.
برج اینشتین در پوستدام آلمان یکی از شاخصترین نمونههای این سبک است. این برج توسط اریک مندلسون طراحی و بین سالهای ۱۹۱۹ الی ۱۹۲۱ احداث شد. این برج به منظور انجام تحقیقات در مورد نظریه نسبیت اینشتین و فیزیک نجومی طراحی شده بود.
برج اینشتین همانند تندیسی انتزاعی است که از دل زمین سر برآورده و به افلاک مینگرد. ساختمان میبایست با بتن ساخته میشد، ولی به علت کمبودهای موجود بعد از جنگ جهانی اول، بنا با آجر اجرا و با رویه سیمان پوشش شد.
از دیگر ساختمانهای شاخص این سبک که جملگی در آلمان هستند، میتوان از برج آب و نمایشگاه در پوزنان توسط هانز پولزیک (۱۹۱۱)، غرفه شیشهای در کلن توسط برونو تات (۱۹۱4)، بنای یادبود جنگ در ویمار که با بتن اجرا شده توسط والتر گروپیوس (۱۹۲۱) و بنای یادبود کارل ليبنخ و روزا لوکزامبورگ در برلین توسط میس ونده رو (۱۹۲6) نام برد. در خالصترین حالت خود، در این سبک هیچگونه توجیه و دلیلی فراتر از ایدهای که در ذهن معمار است وجود ندارد.
ویژگیهای ساختمانهای این سبک را میتوان به قرار زیر تبیین کرد:
- طرح بیانگر تخیلات و احساسات درونی طراح؛
- استفاده از فرمهای تندیسگونه، دوار و مورب؛
- نمایش حرکت و پیچیدگی؛
- عدم رجعت به تاریخ؛
- به کارگیری مصالح و فناوری مدرن.
جنبش فوتوریسم
انقلابیترین نگرش نسبت به جهان مدرن و مقتضیات و خصوصیات آن، در جنبش فوتوریسم در شمال ایتالیا، پیش از جنگ جهانی اول ظهور کرد. بانیان و پدیدآورندگان این مکتب فکری و هنری خواستار جهانی بودند که یکسره خود را با شرایط جدید به وجود آمده در اثر انقلاب صنعتی و ظهور تکنولوژی جدید تطبیق دهد و آنچه را که مربوط به گذشته و جهان قبل از صنعت مدرن است، به بوته فراموشی یا به عبارتی به زبالهدان تاریخ بسپارد.
فیلیپو توماسو مارینتی، تحصیلکرده دانشگاه سوربن فرانسه، نویسنده و نقاش ایتالیایی، بنیانگذار این سبک بود. او در سال ۱۹۰۹ در روزنامه معروف فیگارو در پاریس منشور فوتوریسم را منتشر کرد. او در بخشی از این منشور مینویسد: “ما تأکید میکنیم که زیبایی جهان توسط زیبایی جدیدی به نام سرعت، غنای فزونتری یافته است”. این جمله را میتوان به عنوان موضوع اصلی این سبک تلقی کرد.
این جنبش حوزه فکری و هنری پیشرو در ایتالیا را سریعاً تحت تأثیر قرار داد. در طی مدت کوتاهی، نویسندگان، نقاشان، مجسمهسازان، معماران، طراحان صحنه، موسیقیدانان و فیلمسازان معروف ایتالیا به این جنبش گرویدند. آنها معتقد بودند که تحولات بنیادی که با سرعتی شتابان جهان قرن جدید را تغییر داده، باید در همه عرصهها نمود و بروز پیدا کند و میبایست خود را کاملاً در مسیر آهنگ این تحولات قرار داد. عصر حرکت و سرعت باید نمودی بارز در هنر مناسب این عصر داشته باشد.
این برای اولین بار پس از گذشت حدود سه قرن از ظهور سبک باروک در قرن ۱۷ در ایتالیا بود که مجدداً این کشور به عنوان خاستگاه اندیشه و سبکی جدید در هنر مطرح شد. به همین دلیل پیروان این جنبش خود را نخستین جوانان ایتالیا پس از قرنها خواندند.
بعد از پیوستن یک معمار جوان و تازه فارغالتحصیل به نام آنتونیو سانت اليا و انتشار منشور معماری فوتوریست در سال ۱۹۱4 توسط او، سبک فوتوریسم رسماً وارد حوزه معماری شد. نکات مهم ذکر شده توسط سانت اليا در این منشور که زیربنای فکری این جنبش در حيطه معماری و شهرسازی را تشکیل میداد به این قرار است:
“ما در خیابانهایی که برای نیازهای بشر چهار، پنج و شش قرن پیش ساخته شده زندگی میکنیم. محاسبات براساس مقاومت مصالح، استفاده از بتن آرمه و فولاد، مانع از معماری به مفهوم قدیمی و کلاسیک شده است. ما دیگر این احساس را نداریم که مردان کلیساهای بزرگ، قصرها و تریبونها هستیم. ما مردان هتلهای بزرگ، ایستگاههای راهآهن، خیابانهای وسیع، بنادر عظیم، بازارهای سرپوشیده، رواقهای روشن، جادههای مستقیم و تخریبهای سودمند هستیم.
ما باید شهر فوتوریسم را همچون یک کارگاه کشتیسازی پهناور و پرهیاهو، متحرک و فعال با تمام جزئیاتش، ابداع و مجدداً بازسازی کنیم. خانه فوتوریسم باید همانند ماشینی عظیم باشد. آسانسورها دیگر نباید همچون سوراخهای کرم در گوشههای راهپله پنهان شوند.
خود قفسه راهپله به دليل بلااستفاده بودن، باید حذف شود. آسانسورها میبایست همانند اژدهایی ساخته شده از آهن و شیشه بر پیکر ساختمانها بالا روند. خانه ساخته شده با شیشه، بتن و آهن و عاری از نقاشی و مجسمه و غنی به سبب زیبایی خطوط و برجستگیهایش و بسیار زشت به لحاظ سادگی مکانیکیاش، با توجه به احتياجات و نیازها و نه بر طبق قوانین شهرداری ساخته خواهد شد. تزئین بایستی برچیده شود. همه چیز باید دگرگون گردد.
بیایید بناهای تاریخی، پیادهروها، پاساژها و راهپلهها را واژگون کنیم. بیایید خیابانها و میدانها را پایین ببریم و سطح شهر را بالا بیاوریم. همانگونه که پیشینیان منبع الهام خود در هنر را در طبیعت جستوجو میکردند، ما باید منبع الهام خود را در جهان مکانیکی که به وجود آوردهایم، پیجویی کنیم. هر نسلی باید شهر خود را بسازد.”
طرحهای سانت اليا به اتفاق سایر طرفداران این جنبش، از جمله ماریو چیاتونه و مارسلو نیزولی در سال ۱۹۱4 در میلان در نمایشگاهی به نام ساختارهایی برای یک کلان شهر مدرن به نمایش گذارده شد و بسیار مورد توجه محافل هنری و معماری قرار گرفت.
از سانت اليا حدود ۳۰۰ تصویر بر جای مانده است.سانت اليا در ابتدا تحت تأثیر نهضت هنر نو و خصوصاً البریش قرار داشت. اگر چه سانت اليا هیچ ساختمانی به سبک فوتوریسم احداث نکرد، ولی کار بزرگ او علاوه بر تبیین منشور معماری فوتوریسم، ترسیم شهر جدید مطابق با اصول نظری جنبش فوتوریسم بین سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۱4 بود.
تصاویر این شهر خیالی بسیار مدرن، شامل یک سری آسمانخراشهای بسیار مرتفع، بدون هیچگونه تزئینات و رجعت به تاریخ بود. از زير و مجاور این سازههای بتنی و فولادی عظیم، پلها و خطوط ارتباطی برای اتومبیل، قطار و مترو در چندین طبقه عبور میکرد.
او شهرهایی را در ذهن خود تصور کرده بود که مشابه آن در آن زمان در اروپا وجود نداشت. شاید فقط نمونههای ناقص و ابتدایی آنها را میشد در نیویورک و شیکاگو، پیش از جنگ جهانی اول در امریکا مشاهده کرد.
شروع جنگ جهانی اول، آغازی بر پایان جنبش فوتوریسم بود. در سال ۱۹۱۵ ایتالیا وارد جنگ شد و بسیاری از پیروان فوتوریسم با توجه به افکار ملیگرایانه خود و به طرفداری از افکار انقلابی فاشیستها راهی جبهههای جنگ شدند. سانت اليا هم در جنگ شرکت کرد و یک سال بعد در سال ۱۹۱6 در خط مقدم جبهه کشته شد.
اگر چه بعد از پایان جنگ نمایشگاههایی از کارهای فوتوریستها در دهه ۱۹۲۰ برگزار شد، ولی اهمیت این جنبش بعد از جنگ چندان مورد توجه نبود.
عمر جنبش فوتوریسم نسبتاً کوتاه بود. هیچ ساختمان مهمی به این سبک ساخته نشد.
این جنبش به عنوان یک نظریه فکری فراگیر فقط در شمال ایتالیا مطرح بود. ولی با وجود همه این موارد، به علت مباحث مطرح شده توسط نظریهپردازان این سبک که جملگی در راستای تبیین عصر جدید و خصوصیات و مقتضیات جهان مدرن بود، این جنبش حائز اهمیت بسیار است.
خصوصاً در اشکال و تصاویر کشیده شده توسط سانت اليا و معماران فوتوریسم، شهرهایی به نمایش گذاشته شد که پس از نیم قرن، یعنی در دهه ۱۹6۰، به منصه ظهور رسید. سیطره تکنولوژی و اتومبیل باعث به وجود آمدن شهرهایی شد که تنها در تصور و ذهن این معماران جوان انقلابی وجود داشت.
باید عنوان شود که هنرمندان جنبش فوتوریسم، زبان هنری عصر مدرن را به صورتی شفاف و عریان تبیین کردند و چهره جهان مدرن در قرن بیستم را بسیار پیش از سایرین در تصاویر خود نشان دادند. فوتوریسم را در فارسی به آیندهنگری میتوان ترجمه کرد.
مباحث نظری و شکل کالبدی معماری فوتوریسم به صورت خلاصه شامل موارد زیر است:
- توجه به علم و تکنولوژی و جهان آینده؛
- تأثیر حمل و نقل سریعالسیر بر زندگی مدرن؛
- گسست از گذشته؛
- حذف تزئینات؛
- بلندمرتبهسازی؛
- نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک ساختمان.
این ها جملگی مواردی بودند که بعدها تأثیر بسیار زیادی بر افکار و طرحهای معماران مدرن متعالی همچون لوکوربوزیه و والتر گروپیوس و همچنین سبکهایی چون کانستراکتیویسم (ساختارگرایی) وسبک های تک داشتند.
شهر صنعتی
شهر صنعتی نخستین شهری بود که بر طبق ویژگیهای عصر مدرن و در چارچوب شهرسازی مدرن طراحی شد. این شهر توسط تونی گارنیر، معمار و شهرساز فرانسوی، به عنوان یک شهر ایدهآل مدرن طراحی شد.
از جمله وجوه بارز طرح کالبدی این شهر، استفاده از شبکه شطرنجی با بلوکهای بزرگ شهری و خیابانها و بلوارهای عریض و طویل بود. منطقهبندی، دیگر ویژگی مهم این شهر بود. بخشهای مختلف شهر از قبیل مسکونی، عمومی، صنعتی، تفریحی و پزشکی از یکدیگر تفکیک شده و در منطقههای مجزا طراحی شده بودند. شهر بین کوه و رودخانه واقع بود و بندرگاه، کارخانجات و ایستگاه قطار جزو نمادهای شاخص شهر محسوب میشدند.
شهر صنعتی به عنوان یک نمونه جدید برای برنامهریزی و طراحی شهری و همچنین طراحی معماری بود. در این شهر تمام بناها بتنی بودند، خانههای خصوصی به شکل مکعب و ساختمانهای عمومی با سایبانهای کنسول شده به همانگونه که در خانههای فرانک لوید رایت ملاحظه میشود، طراحی شده بود. شهر صنعتی در سال ۱۹۰4 به نمایش عمومی در آمد و در سال ۱۹۱۷ به چاپ رسید. این شهر که برای سکنای ۳۵۰۰۰ نفر طراحی شده بود، هیچگاه ساخته نشد. ولی تأثیر بسزایی بر مباحث عنوانشده توسط لوکوربوزیه و کنگرههای سیام داشت و به صورت الگوی اولیه برای توسعه و طراحی شهرهای مدرن در قرن بیستم درآمد.
در این جا باید یادآور شد که تا اواخر قرن ۱۹ میلادی، منبع الهام معماران در شکل و طرح ساختمان و همچنین روشهای اجرای بنا، همواره گذشته و سنت بوده است. ولی برای نخستین بار معماران مدرن، نگاه خود را به جای گذشته، متوجه آینده کردند. آنها با به کارگیری فناوری و شیوههای جدید اجرایی و ابداع فرمهای نوین ساختمانی، گونهای از معماری را خلق کردند که نو و جدید و بر طبق مقتضیات عصر نوین بود.
سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_سبک اکسپرسیونیسم_