ابتدا به تاریخچه و سپس به مکتب شیکاگو می پردازیم.
1- مقدمه ای برای معماری مدرن اولیه
در طی چهار قرن (۱6، ۱۷، ۱۸ و ۱۹ میلادی) که تغییرات زیربنایی در جهانبینی دنیای غرب پدید آمد، بینش انسان غربی نسبت به خود و جهان پیرامون به طور اساسی دگرگون شد. بایدها و نبایدها و مقدسات و نامقدسات جهان سنت زیر سؤال رفت و به جای آن هستیها، واقعیات، کارکردها و عملکردهای دنیای مدرن به تدریج جایگزین شد و علم لاهوتی به علم ناسوتی تبدیل گردید. لذا همه امور محسوس موضوع شناخت شد. زمینشناسی، اقيانوسشناسی، زیستشناسی، انسانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و غیره به صورت موضوعاتی در آمد که به طور پیوسته و نظاممند مورد تحقیق و تفحص قرار گرفت. علم این جهانی و شناخت، به صورت غایت انسان مدرن در آمد.
تأکید بر قوه تفکر انسان، واقعیات عینی، کشف قوانین طبیعت و تجربه و آزمایش باعث پدید آمدن شرایطی شد که علم و به تبع آن تکنولوژی به سرعت رشد و توسعه یافت. هر تحقیق و پژوهشی باعث اختراع و اكتشاف جدیدی شد که آن نیز به نوبه خود پدیدهها و ابداعات جدیدتری را به دنبال داشت.
جیمز وات 44 در سال ۱۷6۹ در شهر گلاسکو در شمال انگلستان ماشین بخار را ساخت و طلیعه انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن ظهور کرد. استفاده از نیروی بخار به عنوان نیروی محرکه، توان و قدرت بیاندازه برای توسعه صنایع به وجود آورد. تولید خانگی و کارگاهی در مقیاس خرد و محلی به سرعت تبدیل به تولید انبوه در کارخانجات با استفاده از قدرت ماشین و ابزار نوین شد. از اولین نمونههای کارخانجات مدرن میتوان از نخریسی، پارچهبافی، ابزارآلات، مصالح ساختمانی و وسایط حمل و نقل مانند کشتیسازی و راهآهن نام برد.
اولین خط آهن در انگلستان در سال ۱۸۲۵ احداث شد. تا سال ۱۸4۰، ۸۰۰ کیلومتر راه آهن و تا سال ۱۸۵۰، 6۰۰۰ کیلومتر راهآهن در انگلستان کشیده شد. اولین کشتی بخار در سال ۱۸۰۷ در امریکا ساخته شد و سال ۱۸4۰ اولین کشتی بخار از اقیانوس اطلس عبور کرد. تلگراف در سال ۱۸44 و تلفن در سال ۱۸۷6 اختراع شد. در سال ۱۸۷۹ توماس ادیسون چراغ برق و در سال ۱۸۸۵ کارل بنز اولین اتومبیل با سوخت بنزینی را اختراع کردند.
صنایع مربوط به ساختمان نیز به سرعت پیشرفت کرد. صنعت شیشهسازی در نیمه دوم قرن ۱۸ گسترش بسیار یافت. در سال ۱۸۰6 جامهای شیشهای به ابعاد 2/2 در 7/1 متر تولید شد. آسانسور در اواسط قرن ۱۹ در نیویورک اختراع شد. تولید تیرآهن، فولاد و سیمان در طی قرن ۱۹ در کلیه کشورهای غربی رشد بسیار سریع داشت.
از تبعات انقلاب صنعتی، رشد سریع شهرنشینی بود. صنعتیشدن کشاورزی و احداث کارخانجات در اطراف شهرها و همچنین ارائه خدمات جدید در شهرها باعث جابهجایی جمعیت شد و ساکنان عمدتاً کشاورز در روستاها به عنوان نیروی کار روانه کارخانجات در شهرها شدند.
ساختار جمعیتی در انگلستان در اوایل انقلاب صنعتی به گونهای بود که یکپنجم جمعیت در شهرها و چهارپنجم در روستاها سکنا داشتند. در اواسط قرن ۱۹، نیمی در شهرها و نیمی دیگر در روستاها بودند. در حال حاضر چهارپنجم مردم در شهرها و یکپنجم در روستاها زندگی میکنند.
به وجود آمدن طبقات جدید اجتماعی به نام کارگران صنعتی و مالکان کارخانجات یا بورژوازی و پدید آمدن اختلافات شدید طبقاتی، باعث پیدایش نظریههای ضدسرمایهداری مانند سوسیالیسم و کمونیسم شد. در تعدادی از کشورهای اروپایی، منازعات و یا انقلابات کارگری رخ داد و بعضی اصلاحات در قانون کار برای کاهش فشار بر این طبقه صورت گرفت.
تغییرات زیربنایی در شهرها فقط تغییرات جمعیتی و اجتماعی نبود، بلکه شهرها از نظر کالبدی نیز به کلی دگرگون شدند. پیشرفت تسلیحات جنگی باعث از بین رفتن برجها، دروازهها و خندقها در اطراف شهرها و همچنین در اطراف مقرهای حکومتی شد.
شاید بتوان اذعان نمود که هیچ پدیدهای در تاریخ شهرسازی، چه در اروپا و چه در سایر نقاط جهان به اندازه اتومبیل بافت و کالبد شهرها را تغییر نداده است. اتومبیل مقیاس شهرها را عوض کرد.
مجاورت محل کار با محل زندگی، متراکم بودن بافت شهری، کوچههای باریک با مقیاس انسانی و محوریت مراکز محلات، همه از بین رفت و مقیاس انسانی تبدیل به مقیاس اتومبیل شد. مدرنیته، نهادهای مدرن و ساختمانهای جدیدی را هم با خود به داخل شهر به همراه آورد، از جمله پارلمان، وزارتخانه، ایستگاه راهآهن، موزه، نمایشگاه، بیمارستان، شهرداری، دادگستری و دانشگاه.
1-1- اولین ساختمانهای مدرن
از اواخر قرن هجدهم میلادی، به تدریج مصنوعات جدید صنعتی وارد امور ساختمانی شد. در ابتدا این مصنوعات برای احداث پلها، کارخانجات، تأسیسات بندرگاهی و سیلوهای گندم و سپس بناهای عمومی و ساختمانهای مسکونی مورد استفاده قرار گرفت.
پل چدنی بر روی رودخانه سورن (۱۷۷۵- ۱۷۷۹) در شراپشایر انگلستان، اولین نمونه پل قوسی بود که با مصالح مدرن، يعنی قطعات چدنی احداث شد. این پل دارای ۳۰ متر دهانه و ۱۵ متر ارتفاع بود که در زمان خود دستاورد بزرگی محسوب میشد. پل ساندرلند (۱۷۹۳ – ۱۷۹6) که آن هم در انگلستان و با تیرهای چدنی ساخته شد، بیش از دو برابر پل قبلی یعنی ۷۲ متر دهانه داشت و بالاخره پل معلق كليفتون (۱۸64) در بریستول انگلستان با ۲۱4 متر دهانه ساخته شد.
اسکلت فلزی به عنوان سازه ساختمان برای اولین بار در یک کارخانه ریسندگی در شرازبری در انگلستان (۱۷۹6- ۱۷۹۷) مورد استفاده قرار گرفت. در این ساختمان دیوارهای خارجی، آجری و باربر بودند و از تیر و ستونهای چدنی برای سازه داخلی استفاده شده بود. متعاقب آن یک کارخانه ریسندگی در هفت طبقه بین سالهای ۱۷۹۹- ۱۸۰۱ در سالفورد انگلستان احداث شد. طول ساختمان 46 متر و عرض آن ۱4 متر بود. در این ساختمان دیوارهای خارجی باربر بودند و ستونهای چدنی در دو ردیف در وسط ساختمان، بار تیرهای چدنی را تحمل میکردند.
اولین نمایشگاه بینالمللی در هاید پارک شهر لندن در سال ۱۸۵۱ میلادی برگزار شد. ساختمان عظیم قصر بلورین توسط جوزف پاکستن برای این نمایشگاه طراحی شد. میتوان گفت که این ساختمان اولین اثر شاخص معماری با مصالح کاملاً مدرن، يعنی چدن و شیشه بود که اجزای آن به صورت پیشساخته در کارخانه تولید و سپس در محل نصب شدند، اگر چه شکل بام بنا به صورت سنتی یعنی با قوس نیمدایره اجرا شد.
نمایشگاه بینالمللی مهم دیگری در شهر پاریس در سال ۱۸۸۹ به مناسبت یکصدمین سال انقلاب کبیر فرانسه برگزار شد. دو بنای مهم به نامهای برج ایفل و تالار بزرگ ماشین در این نمایشگاه جلب توجه میکرد. برج ایفل توسط گوستاو ایفل، مهندس راهوساختمان، طراحی و اجرا شد.
این برج تمام فولادی با ۳۲4 متر ارتفاع، بلندترین ساختمان ساخته شده تا آن زمان محسوب میشد. برج ایفل به صورت نمادی از صنعت و تکنولوژی جدید و نویددهنده شکوفایی عصر مدرن بود.این ساختمان با ۷۱۵۰۰ مترمربع زیربنا، بزرگترین ساختمان ساخته شده تا آن زمان بود. در این ساختمان انواع و اقسام گلها و گیاهان از اقصی نقاط جهان برای بازدیدکنندگان مشتاق به نمایش گذاشته شده بود. پس از پایان نمایشگاه، این قصر در منطقه سیدنهم هیل شهر لندن در سال ۱۸۵4 مجدداً احداث شد، ولی در سال ۱۹۳6 به صورت اتفاقی در اثر آتشسوزی از بین رفت.
پس از پایان نمایشگاه، بسیاری از هنرمندان، ادبا و متفکران، که بیشتر عقیده به شیوههای تاریخی هنر و معماری داشتند، خواستار برچیده شدن این هیولای تکنولوژیک از میان بافت تاریخی شهر پاریس شدند. ولی این بنا باقی مانده و هماکنون به صورت نماد شهر پاریس و کشور فرانسه درآمده است. برج ایفل یکی از پرجاذبهترین ساختمانهای مورد توجه جهانگردان در دنیا است و سالانه بیش از 6 میلیون نفر از این برج دیدن میکنند.
ساختمان تالار ماشین نیز در نوع خود بینظیر بود. این ساختمان برای به نمایش گذاردن آخرین و جدیدترین انواع ماشینآلات و تولیدات صنعتی در آن، طراحی شده بود.
مصالح به کار رفته در این ساختمان تماماً مصالح جديد، یعنی شیشه و فولاد بود. دهانه وسط این بنا با خرپای فولادی به طول ۱۱۵ متر پوشیده شده بود که خود رکورد استثنایی در صنعت ساختمان در آن زمان بود. مهندس معمار این ساختمان فردیناند دوترت و مهندس سازه آن ویکتور کنتمين بود. تالار ماشین در سال ۱۹۱۰ تخریب شد.
ساختمانهای مورد اشاره در فوق، تحولات بسیار گستردهای در زمینه ساختمانسازی به وجود آوردند و راه را برای به کارگیری مصالح و فناوری جدید باز کردند.
ولی باید توجه داشت که معماری مدرن به صورت یک مکتب معماری با مبانی نظری مدون و ساختمانهای ساخته شده بر اساس اندیشه مدرن از اواخر قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت. شهر شیکاگو در امریکا و شهرهای بروکسل و پاریس در اروپا خاستگاه این معماری بودند.
بر اساس ویژگیهای نظری و هنری، معماری مدرن را میتوان به سه دوره معماری مدرن اولیه، متعالی و متأخر تقسیم کرد. دوره زمانی معماری مدرن اولیه، از سال ۱۸۸۵ تا اوایل جنگ جهانی اول، یعنی سال ۱۹۱4 بود.
2- مکتب شیکاگو
شیکاگو در اواخر قرن ۱۹ مرکز خطوط راهآهن و ارتباط بین شرق و غرب امریکا بود. همچنین این شهر مرکز تجاری مهمی به شمار میآمد و از سال ۱۸۸۵ میلادی، فعالیتهای شدید اقتصادی و به تبع آن اجرای ساختمانهای تجاری و اداری آغاز شده بود. با توجه به این که آتشسوزی سال ۱۸۷۱ بیشتر قسمتهای این شهر را از بین برد، لذا زمینه برای تحولات جدید آماده بود.
در این زمان در شیکاگو مهندسان سازه و معماران جوانی وجود داشتند که عمدتاً در اروپای غربی و شهرهای شرق امریکا همچون بوستون و نیویورک تحصیل کرده بودند.
اولین مهندس مطرح در این مكتب، ویلیام لی برون جنی، تحصیلکرده مدرسه هنر و تولیدات در فرانسه بود. وی به عنوان مهندس سازه، دفتر مهندسی و معماری خود را در سال ۱۸6۸ در شیکاگو تأسیس کرد. او در سال ۱۸6۹ کتابی به نام اصول و عمل در معماری به رشته تحریر درآورد.
به جز شرکت جنی، ۳ شرکت مهم ساختمانی دیگر در شیکاگو بودند که ساختمانهای بلندمرتبه مدرن در این شهر و سایر شهرهای امریکا احداث کردند. نام هر یک از این ۳ شرکت به اسم دو مهندس اصلی آن شرکت نامیده میشد.
جنی ساختمان خانه بیمه را بین سال های 1884 تا 1885ساخت. این بنای ۱۰ طبقه (تخریب شده)، اولین برج با سازه فولادی و دیوارهای پردهای (دیوار غیرباربر) در طبقات فوقانی بود. ساختمان مهم دیگری توسط جنی به نام فر استور بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۱ در شیکاگو احداث شد. فر استور ساختمانی با سازه کاملاً فولادی و دیوارهای پردهای بود.
شرکت هولابرد و راچ ساختمان ۱۲ طبقه تاكوما را در سال ۱۸۸۷ اجرا کردند. این اولین برج تمام فولادی بود و تمام اتصالات آن با پرچ انجام شده بود. هولابرد قبل از تأسیس شرکت با راچ، مدتی به عنوان مهندس در شرکت جنی کار کرده بود.
شرکت برنهم و روت ساختمان 16 طبقه مونادناک را بین سال های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۱ ساختند. دیوار خارجی این برج، دیوار باربر و سازه داخلی آن اسکلت فلزی بود.
این برج فاقد هر گونه تزئینات و یا تاریخگرایی در نمای آن بود. این شرکت ساختمان ۲۲ طبقه معبد مسونیک را در سال ۱۸۹۲ ساخت. این ساختمان (تخریب شده) اسکلت تمام فولادی داشت و بلندترین ساختمان جهان در آن زمان بود.
شرکت آدلر و سالیوان نیز یکی دیگر از شرکتهای مهم در مکتب شیکاگو محسوب میشد. لویی سالیوان معروفترین معمار این سبک، یکی از مدیران این شرکت بود.
او مدتی محدود و به صورت ناتمام در دانشگاهی در بوستون و مدرسه هنرهای زیبای پاریس به تحصیل مشغول بود و در این بین مدتی در شرکت جنی کار کرد. سالیوان ساختمانهای بلندمرتبه متعددی در شیکاگو، نیویورک، سنت لوئیس و بوفالو در چارچوب مکتب شیکاگو طراحی نمود.
در این بنا از پنجرههای معروف به پنجره شیکاگو که به نام پنجره خلیج هم معروف است استفاده شد. این پنجرهها از سه قسمت تشکیل شده است. دو پنجره باریک کناری با زاویه 45 درجه از بدنه نمای بنا بیرون میآید و یک پنجره وسیع در بین این دو قرار میگیرد.
وع سادهتر پنجره شیکاگو نیز سه قسمتی است، ولی کاملاً مسطح است و از بدنه نما بیرون نمیآید. این پنجرهها سطح وسیعی از نما را میپوشانند و امکان نور و تهویه بیشتر و دید و منظر گستردهتر را میسر میسازند.برج 16 طبقه ریلاینس در بیش از یک قرن پیش توسط این شرکت در طی سالهای ۱۸۹4 و ۱۸۹۵ طراحی و اجرا شد.
این برج را میتوان به عنوان الگوی اولیه برای بسیاری از برجهای مدرن امروزین قلمداد کرد. به طور کلی عرض پنجرهها و سطح سطوح شفاف نسبت به غیرشفاف در دیوارهای باربر کم است.
ولی به کارگیری دیوارهای پردهای به جای دیوارهای باربر برای بدنه خارجی بنا، امکان استفاده از پنجرههای عریض در نمای ساختمان را برای اولین بار میسر کرده بود. با توجه به سازه فولادی و دیوارهای غیرباربر، سطح وسیعی از دو نمای اصلی این برج با شیشه پوشیده است.
در حوزه معماری، او برای اولین بار در سال ۱۸۹6، شعار فرم تابع عملکرد را که از شعارهای محوری معماری مدرن است، مطرح کرد. در این شعار منظور این است که شکل ساختمان و یا هر شیئی باید بر اساس کارکرد و یا هدف آن باشد.
همانگونه که در طبیعت فرم تنه درخت، عضلات پای اسب و آوندهای یک برگ و هم چنین فرم مصنوعات مدرن مانند هواپیما، لوکوموتیو، اتومبیل و دستگیره در، منطبق با عملکرد هر یک شکل گرفته است.
سالیوان از تزئینات به صورت محدود بر روی ساختمانهای خود استفاده کرد و در این زمینه تحت تأثیر نهضت هنر نو در اروپا بود. او در کتاب خود به نام صحبتهای کودکستانی در سال ۱۹۰۱، استفاده از هر گونه تزئینات در ساختمان را رد کرده بود.
در طی دو دهه آخر قرن نوزدهم، اولین نمونه ساختمانهای مدرن به دور از هرگونه تاریخگرایی و تزئینات در شهر شیکاگو ساخته شد. در طی این مدت ساختمانهای بلندمرتبه با اسکلت فولادی، دیوار غیرباربر و پنجرههای وسیع برای نخستین بار احداث شد. اصول نظری و روشهای طراحی و اجرایی این معماران، که به نام مکتب شیکاگو شهرت یافت و میتوان این اصول را منشور اولیه معماری مدرن محسوب کرد، به قرار زیر است:
- طراحی بناهایی بر اساس مقتضیات و نیازهای عصر مدرن؛
- نگاه به آینده و به کارگیری مصالح و مصنوعات مدرن؛
- استفاده از اسکلت فولادی برای ساختار کل بنا؛
- نمایش ساختار بنا در نمای ساختمان؛
- عدم تقلید از سبکهای گذشته؛
- استفاده بسیار اندک از تزئینات؛
- استفاده از پنجرههای عریض که كل دهانه بین ستونها را میپوشاند.
ساختمانهای مکتب شیکاگو در سایر شهرهای بزرگ و صنعتی در شمال شرق امریکا، به صورت الگو مورد توجه قرار گرفت. در شهرهایی همچون نیویورک، بوستون، فيلادلفيا، پیتسبورگ، دیترویت، کلیولند و کلمبوس، تعداد زیادی ساختمان بلندمرتبه به تأسی از مکتب شیکاگو احداث شد.
ساختمانهای ساخته شده در این نمایشگاه عمدتاً به سبک معماری نئوکلاسیک طراحی شدند و دو تن از معماران معروف مکتب شیکاگو نیز در طراحی این نمایشگاه شرکت داشتند. برنهم رئیس اجرایی ساختمانهای نمایشگاه بود. او سایت پلان مجموعه نمایشگاه را نیز طراحی کرد.
سالیوان جزو گروه طراحان معماری بود. او ساختمان ترابری را طراحی کرد و یک قوس بزرگ زیبای رومی در بالای سردر ورودی ساختمان قرار داد.
در شهر شیکاگو در سال ۱۸۹۳ نمایشگاهی به نام نمایشگاه بینالمللی کلمبیا به مناسبت چهارصدمین سال کشف قاره آمریکا برگزار شد. این نمایشگاه آغازی بر پایان معماری مکتب شیکاگو بود.
نمایشگاه بینالمللی کلمبیا ضربه مهلکی به مکتب شیکاگو و نهضت معماری مدرن در امریکا وارد کرد. لذا ستاره اقبال معماری مدرن به تدریج تا بعد از پایان جنگ جهانی اول رو به افول رفت و سبکهای تاریخگرایی مجدداً به عنوان سبکهای غالب در شهرهای بزرگ آمریکا مطرح شدند.
در این جا لازم است نام دو معمار دیگر که مرتبط با مکتب شیکاگو بودند عنوان شود. نفر اول هنري هابسون ریچاردسون است. او تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد در بوستون و هنرهای زیبا در پاریس به اتمام رساند. از او میتوان به عنوان اولین معمار معروف امریکایی با شهرت جهانی نام برد.
اگرچه قبل از وی معمار دیگری به نام توماس جفرسون، فردی شناخته شده در سطح بینالمللی بود، جفرسون بیشتر به علت همکاری در تدوین قانون اساسی آمریکا و همچنین به عنوان سومین رئیسجمهور آمریکا معروف است نه به لحاظ یک معمار شناخته شده.
ریچاردسون ساختمان ۷ طبقه مغازه مارشال فیلد (۱۸۸۵- ۱۸۸۷) را طراحی کرد. این ساختمان بسیار مورد توجه معماران مکتب شیکاگو قرار گرفت. سازه داخلی این بنا فلزی و دیوارهای خارجی آن باربر بود. نمای خارجی ساختمان با سنگ پوشیده شده بود و ساختمان تزئیناتی نداشت. در طرحهای روت و سالیوان تأثیر ساختمانهای ریچاردسون محسوس است.
نفر دوم، فرانک لوید رایت است. او تحصیلات منظم دانشگاهی نداشت، ولی اولین تجربه حرفهای خود را در یکی از معروفترین دفاتر معماری آن زمان، یعنی دفتر آدلر و سالیوان، به مدت 5 سال (۱۸۸۸-۱۸۹۳) کسب کرد.
اگرچه او معروفترین معمار امریکایی تا به امروز است، ولی رایت برای دو نفر ذکر شده احترام خاصی قائل بود. رایت همواره از سالیوان به عنوان استاد محبوب و از آدلر به عنوان کهنسرور بزرگ یاد میکرد.
ساختمانهای اولیه طراحی شده توسط رایت مانند خانه چارنلی (۱۸۹۲) در شیکاگو و ساختمان لارکین (۱۹۰4- ۱۹۰۵) در بوفالو در ایالت نیویورک تحت تأثیر مکتب شیکاگو بود. البته رایت مقید به این مکتب نماند و پس از جدا شدن از شرکت فوق، به تدریج از مبانی این مکتب فاصله گرفت. او پس از مدتی، خصوصاً بعد از اجرای خانه روبی در سال ۱۹۰۹، به عنوان شاخصترین چهره سبک معماری ارگانیک معروفیت بینالمللی یافت. اگرچه عمر مکتب شیکاگو از دو دهه فراتر نرفت، ولی از چند جهت این مکتب حائز اهمیت است.
نخست آنکه پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنیکها و مصالح جدید ساختمانی مانند اسکلت فلزی، شیشههای وسیع، انرژی برق، تأسیسات مرکزی و آسانسور، مقتضیات جدیدی را در معماری ایجاد میکرد که برای اولین بار در مکتب شیکاگو این مقتضيات تدوین و به مورد اجرا گذارده شد.
دوم آنکه، احداث ساختمانهای مرتفع با اسکلت تمام فولادی برای اولین بار در شهر شیکاگو صورت گرفت. تا قبل از آغاز مکتب شیکاگو، از چدن به عنوان ستون در ساختمانها استفاده میشد. چدن مقاومت فشاری بسیار بالا دارد، ولی شکننده است. چدن در برش، کشش و پیچش ضعیف است و همچون فولاد مقاوم نیست.
سوم آنکه، این اولین سبک با گستره جهانی بود که در امریکا آغاز شد. برای اولین بار معماران امریکایی به جای پیروی از اروپاییان، خود بانی سبک جدیدی در معماری بودند. معماران اروپایی همچون آدولف لوس و لوکوربوزیه و همچنین جنبش فوتوریستها به تحسین این نوع معماری پرداختند و تا حدودی تحت تأثیر آن بودند.
به تحقیق باید عنوان نمود که برجسازی به شیوه مدرن (چه از نظر ساختار و چه از جهت نما) که شاخصه معماری مدرن است، برای نخستین بار در شهر شیکاگو شکل گرفت.