زندگی پر ماجرای کریم طاهرزاده بهراد
کریم طاهرزاده بهزاد متولد ۱۲۶۷ در تبریز – درگذشتهٔ ۱۳۴۲ در تهران، مهندس و معمار ایرانی و از فعالان جنبش مشروطه خواهی در تبریز است. در سن ۱۹ سالگی به مشروطه خواهان پیوست و سپس وارد فرقه اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) و عضو فداییان تبریز شد. او عهده دار سرپرستی مدافعان سنگر محله چرنداب تبریز بود و پس از تسلیم کلیه محلات شهر به گروه محله امیرخیز به رهبری ستارخان پیوست.
کریم طاهر زاده بهزاد از معماران پیشگام آغاز قرن در ایران است. او در زمان تبعید آزادیخواهان مشروطه در سال ۱۲۸۶ شمسی (۱۹۰۸ میلادی) مجبور به ترک وطن شد، و در دوران مهاجرت در دانشکده هنرهای زیبای استانبول و آکادمی معماری برلین به تحصیل معماری پرداخت. در سال ۱۳۰۵ او از اولین آرشیتکت های ایرانی تحصیلکرده بود که به ایران بازگشت و به فعالیت معماری پرداخت.
او دربرلين با روشنفكران مهاجر ايراني در چاپ روزنامه ايرانشهر و مجله كاوه همکاری داشت. تأليف كتاب سرآمدان هنر كه در سال ۱۳۰۲ درحوزه هنر و معماری ايران با دیدگاهی تحقیقاتی نگاشته شده است ثمره اين همکاری است.
کریم طاهرزاده بهزاد در مردادماه ۱۳۴۲ در تهران در سن ۷۵ سالگی درگذشت و در امامزاده قاسم به خاک سپرده شد. (امام زاده قاسم در شهر تهران و در شمال منطقه شمیران و در روستای قدیمی «دژ علیا» واقع است.)
کریم طاهرزاده بهزاد به سال ۱۲۶۵ هجری شمسی در تبریز به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل به ترکیه و آلمان رفت و در برلین آتلیه معماری دایر نمود اما پس از مدتی به ایران بازگشت و به امور عمرانی پرداخت.
وی در عمران شهر مشهد، ساختمان آرامگاه فردوسی، امور ساختمانی و فنی راه آهن و سایر پروژه های مهم کشور خدمات قابل توجهی انجام داد و ضمن اشتغال در امور اجرایی، در تألیف و ترجمه نیز جایگاه برجسته ای یافت و به خلق کتاب های ارزشمندی توفیق یافت.
از آثار قلمی کریم طاهرزاده بهزاد می توان به قیام آذربایجان، و سرآمدان هنر (تاریخچه صنایع مستظرفه در ایران) اشاره کرد. همچنین برخی از مقالات نوشته شده توسط طاهرزاده در مجلات و روزنامه های معتبر کشور انتشار یافته است.
وی برادر حسین طاهرزاده بهزاد مینیاتوریست و طراح برجسته کشور بود که به مزین السلطان شهرت یافته بود و از علاقه مندان متعصب به هنر ایران، معماری و تاریخ مشروطه به شمار می رفت که در جوانی همراه مجاهدین تبریز برای عدالت و آزادی به مبارزه پرداخت.
روند طراحی و ساخت آرامگاه اولیه فردوسی
طراحی آرامگاه فردوسی ابتدا توسط پرفسور هرتسفلد (آلمانی) که در کشفیات باستانشناسی در ایران فعالیت داشت، انجام شد، اما تأیید انجمن را دریافت نکرد. مدتی بعد ارباب کیخسرو که مسئولیت پیگیری طراحی و ساخت آرامگاه فردوسی را برعهده داشت، طراحی و ارائه ی نقشه های مربوط به پروژه را به کریم طاهرزاده بهزاد محول کرد.
این طرح توسط کاظمزاده ایرانشهر در شمارهی 10 مجلهی ایرانشهر در برلین چنین توصیف شد: «در این نقش از یک طرف عظمت مقام بلند فردوسی و از طرف دیگر علو روح ملت ایران نمایان است و تماشاکننده حس میکند که روح او در عالم بالاتری سیر میکند و عظمت تاریخی ایران در جلو چشم او مجسم می گردد.
این نقش، باغ دلگشایی را نشان می دهد که در وسط آن محوطه ی مدوری واقع است که با چند پله ارتفاع میگیرد و در میان آن، گنبدی با 4 ستون که قبر فردوسی را در آغوش خود گرفته، برپا شده است. در روی قبر نیز مجسمه ی شاعر بینظیر در حالی که شاهنامه را در دست دارد، دیده می شود.»
اما این طرح نیز نظر موافق تولیت آستان قدس رضوی و مسئولین شهر مشهد را جلب نکرد، پس انجمن آثار ملی تصمیم گرفت تا طرح آرامگاه فردوسی را به مسابقه بگذارد و به این منظور، از معماران داخلی و خارجی برای ارائهی طرحها دعوت کرد.
مسابقه برگزار شد و پرفسور هرتسفلد، آندره گدار، مارکف و کریم طاهرزاده بهزاد نیز در میان شرکتکنندگان، طرحها و نقشههای پیشنهادی خود را تسلیم کردند که از میان همه، طرح جدید طاهرزاده برنده و قرار شد نقشه های تفضیلی آن نیز ترسیم و به انجمن تحویل داده شود.
اساس نقشه ی دوم کریم طاهرزاده بهزاد چنین بود که: بنا در وسط باغی بزرگ و در سه اشکوب طراحی شده بود. طبقهی اول که میتوان آن را سکو نامید، دو متر ارتفاع داشت و به شکل هشتگوشی بود که از هر ضلع آن پله هایی بالا می رفت. طبقه ی دوم در وسط هشتگوش ترسیم شد، یک متر از کف سکوی تخت، بلندتر بود و قبر قدیمی در وسط آن جای گرفته بود.
درِ ورودی و دریچه هایی نیز جهت روشنایی منظور شده بود. قسمت دوم، در بالای ستونها قرار داشت و در زیر گنبد –در بالای در ورودی- پایهی مخصوص مجسمهی فردوسی منظور شده بود. طرح بنا –بهویژه سرستونهای آن- مطابق با اسلوب و شیوهی بناهای هخامنشی ترسیم شده بود زیرا که قصد بر این بود تا بنای مذکور، کاملاً پیرو سبک ایران قدیم باشد.
کریم طاهرزاده بهزاد پس از تصویب طرح در شهریور ماه 1307، به دلیل نیاز به ساقهستونها و سرستون های سنگی، خود اقدام به جستوجو و کاوش در معادن و کوه های خراسان نمود که این کار باعث توقف نسبی، عدم پیشرفت و نارضایتی مسئولین شهر مشهد و اعضای انجمن شد، تا آنجا که طراحی مجدد آرامگاه حکیم بزرگ توس را به آندره گدار سپردند.
گدار که در آن زمان در پاریس اقامت داشت، طرح معماری آرامگاه را که به صورت اهرام مصر ترسیم شده بود، آماده و به دفتر انجمن ارسال کرد که با تغییرات و تصرفاتی توسط تیمورتاش (وزیر دربار رضا شاه) به تصویب اعضای انجمن (که با طرح هرم بالای آن موافق نبودند) رسید. اجرای طرح گدار در سال 1308 توسط مهندس اسماعیل اُف (روسی) آغاز شد.
طرح گدار تا مراحلی پیش رفت ولی این طرح هم به علت عدم رضایت مردم، تحمیل هزینهی زیاد به انجمن و شکست اجرای سقف هرمی شکل، متوقف شد. در سومین تلاش برای دستیابی به یک طرح قابلاجرا، در تاریخ 11 خرداد 1311 از طاهرزاده درخواست شد تا بر اساس نقشههای تخت جمشید، طرح دیگری را آماده سازد.
هنگامی که نقشه های سوم طاهرزاده برای آرامگاه، توسط اعضای سرپرستی مقبره و همچنین انجمن تأیید شد، از وی خواسته شد تا نقشههای تفضیلی اجرایی را به حسین لرزاده تحویل دهد.
سومین طرح که متعلق به کریم طاهرزاده بهزاد بود، توسط حسین لرزاده تا پایان کار پیش رفت و طی 18 ماه اجرا شد و آرامگاه فردوسی، شاعر نامی ایرانزمین، در روز 21 مهرماه 1313، مقارن با جشن هزاره ی فردوسی، و با حضور رضاشاه، هیئت مؤسسین انجمن آثار ملی، محققان خارجی و مسئولین داخلی افتتاح شد.
مراسمی نیز در تاریخ 12 تا 16 مهرماه 1313 در تهران برگزار گردید (که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد) که در آن چهل شرقشناس برجسته از 17 کشور جهان به ایران دعوت شدند و آثار ارائهشده توسط آنها در کنار مقالات بیش از چهل دانشمند و ادیب ایرانی در کتابی به نام هزاره ی فردوسی به چاپ رسید.
در طراحی این مقبرهی جدید، اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته و سپس بر سنگهای نما در جبهههای بیرونی انتقال داده شدند. مساحت زیربنای آرامگاه جدید ۹۴۵ مترمربع بود و اتاق آرامگاه بر سکویی مرتفع قرار داشت.
ولی آرامگاهی که طاهرزاده طراحی و حسن لرزاده اجرایش کرده بودند، به دلیل فقدان دانش و تکنولوژی مهندسی لازم در زمان ساخت، ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، عدم محاسبات دقیق و بیاطلاعی از وضعیت آبهای زیرزمینی ناحیهی توس، چندان دوام نیاورد؛
سازهی آرامگاه به علت جذب رطوبت و سنگینی بخش فوقانی خود، دچار آسیبهای جدی شد و نشست کرد و انجمن آثار ملی را مجبور ساخت تا پس از اتمام احداث آرامگاه نادرشاه و خیام، در سال 1343 –یعنی سیسال بعد از ساخت آرامگاه فردوسی به طراحی طاهرزاده- طرح بازسازی آن را در دستور کار خود قرار دهد.
پس از ۳۰ سال هوشنگ سیحون بنای جدیدی را ارائه کرد که در آن نمای اصلی اثر کریم طاهرزاده بهزاد حفظ می شد، اما درون بنا تغییرات اساسی می کرد.
آثار معماری کریم طاهرزاده بهزاد
- بیمارستان های قدیمی امام رضا (بین سال های ۱۳۱۳-۱۳۰۸)
- ساختمان اداری بیمارستان شاهرضا در مشهد (بین سال های ۱۳۱۳-۱۳۰۸)
- دبیرستان شاهرضا در مشهد (۱۳۱۰)
- تئاتر شیر و خورشید در مشهد (بین سال های ۱۳۱۳-۱۳۰۸)
- دانشگاه جنگ در تهران (۱۳۱۴)
- هنرستان راه آهن در تهران (بین سال های ۱۳۲۰-۱۳۱۹)
- ساختمان امور اداری راه آهن در تهران (بین سال های ۱۳۲۵-۱۳۱۹)
- ساختمان اداره پاسبانی راه آهن (۱۳۱۹)
- ایستگاه راه آهن سمنان (۱۳۱۷)
- ساختمان اداری کارخانه چیت سازی در بهشهر (بین سال های ۱۳۱۷-۱۳۱۴)
كتاب های کریم طاهرزاده بهزاد
- سرآمدان هنر، برلین، ۱۳۹۰
- سرگذشت لوله کشی تهران، تهران، ۱۳۴۱
- قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، تهران، ۱۳۳۴
- نهضت هنری زمان رضاشاه پهلوی (۲ جلد)، منتشر نشده است.