کلیات
باغ های دوره ی قاجار، در جای جای شهر تهران دیده می شوند. این باغ ها که عموماً معماری سنتی دارند، زیبایی و آرامش خاصی به محدوده ی خود بخشیده اند. اما در این میان، بوستان جمشیدیه اوضاع و البته تاریخچه ی متفاوتی دارد و به جرات می توان گفت، از لحاظ معماری جزء خاص ترین بوستان های تهران به شمار می رود. این باغ در اصل متعلق به جمشید دولو از متمولین سلسله ی قاجار بوده که بعد ها توسط وی به همسر محمدرضا شاه، اعطا شده است.
در ابتدا فضای این بوستان برای ساخت خانه سالمندان در نظر گرفته شده بوده اما بعدها، یعنی در سال ۱۳۵۶، تبدیل به یک بوستان متفاوت با معماری خاص شده که اکنون به عنوان پارک یا بوستان جمشیدیه شناخته می شود. بوستان جمشیدیه در شمالی ترین نقطه ی تهران و در ابتدای مسیر کوهنوردی کلکچال واقع شده است.
این بوستان در ابتدا ۶۹۰۰۰ متر مربع وسعت داشته اما در سال ۱۳۷۴، حدود ۱۶۰۰۰ مترمربع توسط رییس جمهور وقت، آقای هاشمی رفسنجانی، به آن اضافه شده است که با نام بوستان فردوسی شناخته می شود. هم چنین بوستان جمشیدیه تاکنون ۲ بار بطور جدی بازسازی شده است که آخرین بازسازی آن مربوط به سال ۱۳۷۴ است.
چرا بوستان جمشیدیه؟
بوستان جمشیدیه یا باغ سنگی جمشیدیه از جمله متفاوت ترین بوستان های تهران است که در آن از سنگ در طرح های مختلف که حاصل ایده پردازی های هنری و جذاب است، مورد استفاده قرار گرفته است. از این رو، تیم تخصصی راد استون با بررسی جوانب مختلف این بوستان، بر آن است تا اطلاعاتی علمی و تخصصی ارائه دهد. جنبه هایی از این بوستان که مورد توجه تیم راداستون بوده است، عبارت هستند از:
- تاریخچه ی عمومی
- مباحث معماری و طراحی و انتخاب مصالح
- سنگ شناسی
- نصب و اجرای سنگ
- مرمت و نگهداری
- مقایسه ی مصالح های مختلف بکار رفته
- عمر مفید و کاربری
بخش اول) معماری و طراحی بوستان جمشیدیه
طراحی بوستان جمشیدیه بطور عمده تلفیقی بسیار زیبا و هنرمندانه از سنگ و گیاه و در مواردی بتن و فلز است. بنا بر منابع موجود، طراحی این بنا توسط کامران دیبا از نوابغ معماری ایران شکل گرفته است. وی فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد آمریکا بوده و آثار فاخری همچون فرهنگسرای نیاوران و موزه ی هنرهای معاصر ایران از او به یادگار مانده است. استفاده از مصالح سنگ در بوستان به گونه ای انجام گرفته که طبیعی ترین شکل و ترکیب حاصل گردد.
برای ایجاد سنگفرش ها از سنگ استفاده شده است. الگوی فرنچ پترن بطور گسترده در کف بوستان دیده می شود. هم چنین از طرح های مختلف سنگی همچون کوبیک و جدول نیز در این محدوده استفاده شده است. در ایجاد آبشار، نیمکت، دیوار حائل، کرت گیاهان، پل، آبنما، ستون و غیره نیز بطور دقیق و هوشمندانه ای از سنگ استفاده شده است. طراحی این آثار به گونه ای است که ترکیب کاملاً هماهنگی با یکدیگر دارند و همگی حس زنده از طیبعت را به مخاطب ارائه می دهند.
پارک جمشیدیه تهران که در ارتفاعات این شهر قرار دارد در واقع طرحی نو بر ویرانه های یک باغ قدیمی خصوصی متعلق به اعیان تهران بوده است. با وجود دشواری های تبدیل یک باغ خصوصی به پارکی برای عموم افراد شهر، طراح و همکارانش تمامی تلاش خود را به کار گرفتند تا در ضمن حفظ ساختار قدیمی، از نظم هندسی باغ های ایرانی کمک گیرند تا پارک جمشیدیه را در انطباق کامل با توپوگرافی دامنه کوه، با حفظ روح ایرانی و رویکردی مدرن ارائه دهند. این تلفیق مدرنیته و سنت از نقوش موجود در نقاط مختلف سایت نیز دریافت میشود.
برای طراحی فضاهای گوناگون پارک، طراحان در پارک مشغول جست و جو شدند و پس از پیدا کردن مختصات مناسب برای هر کاربری، با استفاده از کروکی ها و طراحی های دستی جزئیات را قطعه قطعه به پلان پارک اضافه میکردند.
این پارک از دو محور شمالی-جنوبی و سه محور شرقی-غربی تشکیل شده است که یکی از محورهای شمالی-جنوبی محور اصلی آن است و نظم هندسی باغ های ایرانی در این محور و میان کرت ها و فضاهای سبز به خوبی دیده میشود. محور دیگر با ترکیبی از پلکان، شیبراه ها و آبنماها طرح ریزی شده است. علاوه بر این اکثر درختان، فضاهای سبز و جویبارها از باغ قدیمی به جای مانده اند و تنها بازسازی شده اند؛ حتی در مواردی برای حفظ درختان کهن، میان برکه ها، جزیره ای قرار داده اند. چرا که هدف آمیزش گیاهان اصیل کوهستانی و مجموعه متعددی از گیاهان شهری بوده است.
حرکت آب در پارک جمشیدیه، مهمترین عنصری است که ویژگی هایش را وامدار باغ های ایرانی است. آب های جاری این مجموعه از چشمه ها و ارتفاعات بالا دست تامین میشوند که در فصل های پرآب به کمک شیب طبیعی سایت و نیروی ثقل و در فصل های کم آب به کمک پمپ در جویبار ها روانه میشوند تا سرانجام به برکه ی ورودی مجموعه ختم شوند.
در طراحی نهرها و آبشارها برای آنکه آب های جاری بیشتر از آنچه در واقعیت است به نظر آیند، از شگردهای سنتی همچون کفسازی های خاص و اختلاف سطح استفاده شده تا آب مواج شود. همچنین به کمک سنگریزه های کف جویبارها، صدای زیر، سنگ های توخالی، صدای بم و آبشارها، صدای ریزش ایجاد شده است تا از نظر شنیداری نیز در مجموعه یکنواختی احساس نشود.
در حوزه مصالح، به گفته مهندس حضرت، مهمترین مشغله فکری طراحان در حین طراحی این موضوع و هماهنگی با محیط بوده که منتهی به دو اقدام مهم شده است. اول نگهداری اکثریت سنگ های خود سایت و طراحی آنها برای محل استراحت، مجسمه ها و نمادها و یا حتی به صورت دستنخورده و دوم استخراج از معدنی در نزدیکی سایت برای استفاده از سنگ در نقاط دیگر مجموعه.
این پروژه که به طراحی مهندس کامران دیبا و همکاری مهندس غلامرضا پاسبان حضرت، مهندس روح الله نیک خصال و مهندس محمد برقعی است، در سال ۱۹۹۵ نامزد دریافت جایزه آقاخان شد.
بوستان جمشیدیه به عنوان نمونه ای مثال زدنی از معماری ارگانیک محسوب می شود. هم چنین در این بوستان اصول معماری پایدار نیز رعایت شده است. این در حالی است که معماری این بوستان مربوط به دهه های پیش بوده و موضوع معماری پایدار، از جمله مباحث نو ( 2006 به بعد) به شمار می رود.
جوانبی از معماری پایدار که در این بوستان قابل توجه است، عبارت هستند از:
1_عدم دستکاری در طبیعت و عدم جابجایی تخته سنگ های بزرگ در بسیاری از موقعیت ها
2_معماری متناسب با فضای ییلاقی کوهستان
3_استفاده از مصالح بومی
استفاده از سنگ های بومی در ساخت دیوار حائل
استفاده از دور ریزها و باطله های مصالح سنگ در قسمت های مختلف
توجه خاص به پوشش گیاهی طبیعی منطقه
تولید اندک کربن در طی استخراج، حمل و نقل و نصب سنگ ها
بخش دوم) سنگ های بوستان جمشیدیه
همانگونه که گفته شد مصالح سنگ در کاربردهای مختلف بوستان جمشیدیه مورد استفاده قرار گرفته است. در فضای بوستان جمشیدیه به طور عمده یک نوع سنگ آذرین دیده می شود که با بررسی نقشه های زمین شناسی و تاریخچه استخراج سنگ ها از معادن نزدیک می توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد این سنگ از نوع آندزیت است. آندریت نوعی سنگ آذرین بیرونی با ترکیب شیمیایی حدواسط است.
به عبارت دیگر، در ترکیب شیمیایی این سنگ بین 52 تا 62 درصد وزنی، سیلیس وجود دارد. کانی های اصلی سنگ آندزیت عبارت هستند از پلاژیوکلاز، آمفیبول و کانی میکا. همچنین کانی های کوارتز، پیروکسن و اورتوکلاز نیز می توانند به عنوان کانی فرعی در این سنگ دیده شوند. ترکیب شیمیایی آندزیت بین گرانیت و بازالت قرار می گیرد. این سنگ معمولاً به رنگ خاکستری دیده می شود که در بوستان جمشیدیه نیز چنین است. آندزیت به دلیل داشتن کانی پلاژیوکلاز، مقاومت سایشی نسبتاً خوبی در کاربری کفپوش دارد اما نکته ی مهم در مورد این سنگ، آسیب پذیری آن در مقابل هوازدگی شیمیایی است.
هوازدگی شیمیایی کانی های آهن و منیزیم دار مانند پیروکسن و آمفیبول، می تواند باعث ایجاد کانی سرپانتین شود. آثار سرپانتینی شدن، بصورت لکه های سبز زیتونی تا سبز روشن، بر روی قسمت هایی از این آندزیت ها دیده می شود. هم چنین کانی پلاژیوکلاز نیز در برابر هوازدگی شیمیایی آسیب پذیر بوده و به کانی رسی تبدیل می شود. آثار این هوازدگی بصورت مات شدن سطح کانی در سنگ دیده می شود.
علاوه بر این، وجود کانی رسی می تواند تا حدودی عامل لغزندگی نسبی بر روی این سنگ ها شود زیرا کانی های رسی با ساختار لایه ای خود می توانند حالت صابونی روی سنگ ایجاد کنند. لذا سنگ آندزیت اگرچه در برابر هوازدگی فیزیکی مقاومت خوبی دارد اما در برابر هوازدگی شیمیایی می تواند ضعیف باشد. البته هوازدگی شیمیایی، در نهایت مقاومت کلی سنگ را کاهش خواهد داد.
در قسمت دیوار های اطراف بوستان جمشیدیه، از سنگ توف نیز در قطعات بزرگ استفاده شده است. توف با داشتن رنگ سبز و دوام نسبتاً خوب، گزینه ی بسیار مناسبی برای دیوار چینی این محدوده بوده است و رنگ آن، در تناسب کامل با سنگ آندزیت و گیاهان است.
در ساخت مجسمه ها و تندیس های هنری بوستان جمشیدیه، از سنگ تراورتن سفید استفاده شده است. تراورتن به دلیل داشتن سختی کم، گزینه ی مناسبی برای برش و ابزار زنی می باشد. نکته ی قابل توجه در این مجسمه ها، استفاده ی احتمالاً تعمدی تراورتن پر حفره برای مجسمه سازی است. این کار باعث تجمع جرم ، گرد و خاک در بافت روشن رنگ این تراورتن ها شده و منظره ای آنتیک و جذاب ایجاد کرده است.
گذشته از مواردی که عنوان شده، بوستان سنگی جمشیدیه را می توان از سه دیدگاه مورد بررسی قرار داد که البته تاثیرهای این دیدگاه ها در یکدیگر زیاد است:
۱- طراحی و انتخاب
۲- نصب و اجرا
3- مرمت و بازسازی