مبداء معماری پایدار کجاست؟
قبل از بررسی معماری پایدار در گذشته ایران به تاریخ این معماری می پردازیم. تلفیق معماری با طبیعت و گیاهان یک ایده جدید نیست و طراحی فضاهای سبز از زمان توجه انسان ها به معماری شروع شد. ساخت محل زندگی شامل استفاده از مناطقی با طراحی باغ به عنوان یک روش هنری از دیرباز مورد توجه انسان ها بوده است. به عنوان مثال ساخت دیوارهای شیب دار در حدود ۲۱۰۰ سال قبل از میلاد که با درختان و بوته های گل پوشیده شده بودند. باغ های معلق بابل که شامل ستون های باغ مانند و کلبه های پوشیده شده از درخت بودند، همه و همه نشان از توجه عمیق انسان دیروز به معماری سبز دارد.
اما رشد این پدیده به صورت علمی نخستین بار با ساخت سقف های سبز در قرن نوزدهم در کانادا و ایالت متحده رو به گسترش گذاشت (دباغیان، ۱۳۸۸). معماران مدرن گرا همچون لکوربوزیه، فرانک لوید رایت و روبرتو بورلی ماکس که از صاحبان اصلی ایده معماری سبز به شمار می روند، به ارتقاء مزایای باغ های سقفی پرداختند و دست به ساخت سقف های مدرن سبزی همچون رک ملز معروف در نیویورک و دری و تام در باغ لندن زدند (2003 .Nature English)
در گذشته اعتقاد بر این بود که تمام جهان هستی از ترکیب چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش به وجود آمده است. با وجود آن امروزه مشخص شده که به وجود آمدن جهان روند بسیار پیچیده ای داشته است ولی هنوز هم این چهار عنصر راه حل های مناسبی برای این نگرش در ارتباط متقابل ساختمان و محیط اطراف فراهم می کنند. ساختمان هایی که بر اساس معماری پایدار طراحی شده اند، برخلاف دیگر ساختمان ها علاوه بر هماهنگی با اقلیم و محیط پیرامون، انعطاف پذیرتر و تا حدی سیال بوده اند. این تعریف را دقیقاً می توان در ساختمان های متعلق به معماری سنتی ایران مشاهده نمود.
کاربرد مفاهیم پایداری در معماری، مباحث تازه را به نام معماری پایدار یا معماری اکولوژیکی یا معماری سبز یا معماری زیست محیطی باز کرده است که همگی دارای مفهومی مشترک هستند. معماری بومی، معماری سرزمینی معین است که هماهنگ با زمینه های فرهنگی، اقلیمی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی آن منطقه شکل گرفته است.
معماری بومی پاسخی مشترک به نیازهای فرهنگی وعوامل محیطی در معماری است چرا که این شیوه از معماری در طی نسل های متمادی با شرایط اقلیمی و فرهنگی جامعه سازگار گشته و بهترین راهکارها را جهت پاسخگویی به ویژگی های فرهنگی (نیازهای غیر مادی) و پایداری انرژی (نیازهای مادی) در معماری انتخاب و تکامل بخشیده است. در واقع معماری بومی جایی است که فرهنگ و اقلیم در قالب یک وجود فیزیکی موجودیت می یابند و نتیجه ی آن، فرهنگ پایداری انرژی در معماری می باشد.
البته باید به این نکته توجه کرد که معماری بومی از نظر بوم و پهنه جغرافیایی تبیین می گردد و متعلق به دوره زمانی خاصی از تاریخ منطقه نمی باشد و تا وقتی که از نظر فرهنگی گسستی در روند آن ایجاد نگردد به صورت مستمر ادامه پیدا خواهد کرد. اما هنگامی که گسست های فرهنگی رخ دهند و عادت ها و سنت های گذشته معماری بومی سست شوند و فرهنگی نوین جایگزین گردد، تداوم آن از میان رفته و از نظر زمانی معماری بومی دوره گذشته به عنوان معماری سنتی شناخته می شود. با این حال معماری بومی همچنان به حیات خود ادامه می دهد، البته با فرم و کارکردی متفاوت که برگرفته از فرهنگ معماری نوین می باشد.
معماری پایدار در گذشته ایران
در رابطه با معماری سنتی ایران باید گفت که این تغییر فرهنگ و ارزش های معماری در اواخر دوره قاجار با گسترش فرهنگ جهانی و ورود و پیشرفت فناوری های صنعتی آغاز شد و تغییرات شگرفی را در معماری بومی ایران ایجاد کرد مانند یکنواختی معماری خانه های مسکونی در بسیاری از مناطق متفاوت اقلیمی، ایجاد شرایط آسایش توسط دستگاه های مکانیکی و ناسازگاری طرح های معماری و معماری داخلی با بسیاری از ارزش های فرهنگ بومی (دلارام،۱۳۹۳).
در بررسی معماری کهن ایران به درستی می توان این واقعیت را دریافت که مبانی فرهنگی و اقلیمی آنچنان باهم آمیخته اند که نمی توان آنها را از یکدیگر مجزا نمود. به عنوان مثال عنصر حیاط مرکزی در معماری سنتی، نیاز به محرمیت در فرهنگ سنتی ایران را بر حسب سلسله مراتب موجود بین قلمروهای مختلف (خصوصی، نیمه خصوصی، عمومی و نیمه عمومی) به شکل ایجاد یک فضای خصوصی و یا نیمه خصوصی به خوبی تامین کرده است.
این فضا ضمن تامین خلوت، کارکردی اقلیمی نیز داشته و وظیفه تهویه و تامین روشنایی، گرمایش و سرمایش در فصول مختلف سال را برعهده دارد به شکلی که تشخیص تقدم تامین نیازهای فرهنگی و اقلیمی در آن غیر ممکن است. محرمیت، تعادل، پرهیز از اسراف، قناعت، پرهیز از بیهودگی و بطالت، خود بسندگی، مقیاس انسانی، وحدت، عدل، کمال جویی و…، تعدادی از ویژگی های مهم فرهنگ معماری سنتی ایران می باشند. البته برخی از این ویژگی ها به علت انسانی و مشترک بودن ریشه های فرهنگی و یا شباهت های اقلیمی مناطق مختلف در معماری بومی نقاط مختلف جهان نیز دیده می شوند.