این مبحث در ادامه ی مقاله ی تاثیر آمیخته بازاریابی 4P بر صنعت سنگ کشور
مفهوم 4C
خواسته و نیاز مصرف کننده (Consumer) :
هر شرکت باید فقط محصولاتی که مصرف کنندگان تقاضا دارند را به فروش برساند؛ بنابراین بازاریابان و محققان کسب وکار باید با دقت نیازها و خواسته های مصرف کنندگان را موردمطالعه قرار دهند. با توجه به بازار کنونی صنعت سنگ در ایران و جهان که ساخت و ساز نسبت به دهه قبل روند کاهشی به خود گرفته است، فروشندگان و تولید کنندگان بایستی به نیاز های جدید مشتریان توجه کنند و محصولات مدنظر آنها را نیز تولید کنند. مثلاً در مورد سنگ های مورد استفاده در ساخت سرویس های بهداشتی
هزينه (Cost):
قیمت یا Price به تنهایی هزینه ی متحمل شده هنگام خرید یک محصول را در برنمی گیرد. هزینه باطنی نیز بخشی از هزینه ی پرداختی برای مالکیت یک محصول به شمار می آید. هزینه ی باطنی، مواردی است که در حین ساخت و توزیع محصول خرج شده است.
سهولت، راحتي (Convenience):
محصولات باید به سادگی در دسترس مشتریان قرار گیرند. بازاریابان باید محل توزیع محصولات را استراتژیک انتخاب کنند. در این مورد کارهایی در این صنعت در حال انجام می باشد. بهترین محل برای ارئه راحت تر محصولات سنگی، ارائه آن در شهرهای سنگ در نقاط مختلف شهر می باشد.
ارتباطات (Communication) :
توسعه یا همان promotion جز است درصورتی که ارتباطات کامل تر است. بازاریابان باید باهدف ایجاد گفتگو با مشتریان بالقوه در مورد نیازها و خواسته هایشان، پیش بروند. برقراری ارتباط مستقیم از طریق ایجاد واحد روابط عمومی در شرکت و یا حضور در نمایشگاه های مختلف می تواند به ارتباط با مشتری و درک نیازهای جدید آن ها برای هدف گذاری جدید کمک کند.
در نهايت P4 و C4به مانند دو طرف يک سکه هستند که يکي از ديدگاه فروشنده و ديگري از ديدگاه خريدار بررسي مي کند. تمام این مفاهیم و راهکارها بخشی از دنیای گسترده و روبه جلو فضای کسب و کار به منظور به حداکثر رساندن فروش و سودآوری می باشند.
به طور خلاصه می توان گفت با شدت گرفتن رقابت در بازار و ورود برندهای قوی به بازار تغییرات مهمی در این دهه به وجود آمد و باعث شد مفهوم آمیخته بازاریابی از P به C تغییر کند که C حرف اول Customer و یا مشتری می باشد و در واقع مرکز توجه از Product به Customer تغییر پیدا کرد یعنی اگر مشتری تغییر کرد همه چیز باید تغییر کند.
پس به جای Product گفتند Customer Solution و یا راهکار مشتری و در واقع به این توجه کردند که محصول چه فایده ای برای مشتری دارد، به این ترتیب Price به Cost to Customer تغییر کرد و هدف آن این بود که به جای آنکه بر روی قیمت محصول رقابت کرد باید بر روی هزینه بدست آوردن محصول توسط مشتری متمرکز شد.
به این ترتیب Place دیگر مهم نبود و راحتی مشتری و یا Customer Convenience اهمیت پیدا کرد و هدف این بود که تلاش کرد تا مشتری کالا را به راحتی و بدون دغدغه بتواند تهیه کند. پس از آن Promotion نیز به ارتباطات با مشتری و یا Communication تغییر کرد و هدف این بود که با مشتری در ارتباط باشند و به کمک ارتباطات با مشتری در او ایجاد رضایت کنند.
ماموريت و رسالت صنعت سنگ كشور، توسعه خود و صنايع وابسته، از طريق توليد رقابتي انواع محصولات مورد نياز بازار داخلي و جهاني (كسب سهم مناسب از بازار)، ضمن استفاده حداكثري از مزيت هاي نسبي، از جمله ذخائرغني و متنوع و نيروي انساني ارزان در مقايسه با رقبا، مي باشد.
برای رسیدن به این ماموریت بایستی برای خود اهدافی در حوزه های مختلف تعیین کند. یکی از حوزه های بااهمیت، حوزه بازار برای این صنعت می باشد که بر اساس نظر کارشناس خبره این صنعت، اهدافی در این حوزه تعریف شده است که به قرار زیر است:
اهداف حوزه بازار
1- سازماندهي و اعمال مديريت مناسب براي توسعه صادرات سنگ بريده شده
2- توسعه زيرساخت هاي سخت افزاري و نرم افزاري براي تسهيل صادرات
3- ارتقاء سطح دانش تجارت جهاني مسئولين صادرات صنعت
4- شناسائي و توسعه بازارهاي هدف صادرات
5- دستيابي به الزامات ورود به بازار جهاني
6- مديريت مناسب اطلاع رساني و تبليغات در بازارهاي هدف
7- ارتقاء سطح رضايت مشتريان
از این رو و برای رسیدن به این اهداف بایستی بازار محصولات خود را از طریق توجه به دو عامل 4p و 4c به طور همزمان توسعه دهد. در زیر نمونه کارهایی که بایستی انجام شود آورده شده است:
- ارائه محصولات با قيمت كمتر
- ارائه محصولات با ويژگيهاي متمايز
- افزايش قابليت انعطاف در توليد
- تدوين برنامه كسب و كار
- افزايش كيفيت و ارتقاء استاندارد توليد محصولات
- ارائه خدمات قبل و بعد از فروش
- دارا بودن شبكه مناسب توزيع
- انجام مطالعات بازار و بازاريابي بطور مستمر (بازارهاي خارجي)
- طراحي و استقرار نظام مديريت مشتريان
- تامين نقدينگي و منابع مالي براي توسعه
در بازاریابی نوین علاوه بر آمیخته بازاریابی 4p و 4c نمونه های دیگری برای رسیدن به سود برای فروشنده و تولید کننده و رضایت مشتری به طور همزمان، خلق شده اند. از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد که هر کدام تاثیرات مثبت خود را در فرایند بازار و بازاریابی خواهند داشت:
- آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش 4v
- Value Structure ساختار ارزش
- Value Proposition جایگاه ارزش
- Value Network شبکه ارزش
- Value Dissemination اشاعه ارزش
جدیدترین نسل بازاریابی بر اساس Value تعریف می گردد و می گوید اگر ارزش تغییر کرد همه چیز باید تغییر کند و در واقع هدف آن ارزش دادن به محصول در دید مشتری است.
در هر حال این که شما از 4p یا 4c استفاده می کنید، برنامه آمیخته بازاریابی شما نقش حیاتی دارد. مهم این است که یک طرح ایجاد کنید که سود، رضایت مشتری، شناختن نام تجاری و دسترسی به محصول را متعادل کند. همچنین بسیار مهم است که جنبه کلی “چگونه” را در نظر بگیرید که در نهایت موفقیت یا شکست شما را تعیین می کند.
با شناخت مفهوم پایه آمیخته و توسعه آن، شما مطمئن خواهید بود که موفقیت مالی کسب کنید اینکه آیا کسب و کار خودتان است یا اینکه شما در موفقیت کسب و کار خود در محل کار کمک می کنید. هدف نهایی کسب و کار این است که سود ببرید و این یک راه مطمئن و ثابت برای رسیدن به این هدف است.
و در نهایت استفاده از علوم جدید برای هر صنعتی نقش کلیدی توسعه آن خواهد بود؛ همانگونه که سایر کشورهای پیشرو در تمامی صنایع از این علوم استفاده کرده اند و نقش آن را دیده اند.
باید دانست که استفاده از علوم نوین مدیریت زمان بر خواهد بود و اگر از کارشناسان خبره استفاده گردد این زمان کوتاه تر خواهد شد و نتیجه و ثمره خود را که همانا سود بیشتر و هزینه کمتر خواهد بود در پی خواهد داشت.