کاربرد سنگ در معماری
مقدمه
آنچه محيط زندگى انسان را مى سازد معمارى است و آنچه معمارى را شكل مى دهد، استفاده بجا از مصالح ساختمانى است. كاربرد و انتخاب مصالح ساختمانى مناسب در طول اعصار دل مشغولى معماران بوده است. فرانك لويدرايت و آلوار آلتو نمونه هاى خوبى از معماران هستند كه كيفيت كاربرد مصالح در پروژه ها را تقريبا به حد كمال خود رساندند.
كاربرد مصالح در مقياس خرد، مشكلات متعددى را در مورد انتخاب به وجود مي آورند زيرا اين نوع مصالح بر بافت عمومى ساختمان و لطايف بصرى آن چه در خارج و چه در داخل بنا تاثير مي گذارند. ويژگي هاى ذاتى مواد و مصالح و نيز شيوه به كارگيرى آنها نقش تعيين كننده اى در تعريف فرم و فضا معمارى دارند.
چنان كه مى توان گفت كه در شكل گيرى مكان ها، فرم ها به وسيله ى مواد و مصالح نقش خود را ايفا مى كنند. همچنين انتخاب آگاهانه و مناسب مصالح با تناسب عملكرد يك فضا امكان پايداري عملكردهاي آن فضا را فراهم مي سازد.
چالش ها ، پرسش های بنیادین بسیاری در زمینه استفاده بجا از مصالح در معماری وجود دارند. به نحوی که رویکرد جریان های معماری در پاسخگویی به آنها، عمدتاً نشان دهنده ی ویژگی اصلی هر سبک معماری است. مسائلی مانند : توجه به عنصر هويت بومى و محلى در انتخاب مصالح ، توجه به تاثيرات محيط طبيعى بر مصالح انتخابى ، تناسب سازگارى شكلى، سمبليك و معنايى مصالح با كاركرد بنا ، الزامات همنشينى و همجوارى مصالح، اصول زيبايى شناسى در تركيب بندى مصالح ، تنوع مصالح، توجه به خواص ذاتى مصالح ، روش هاى مناسب اجراى مصالح واجراى درست مصالح وجلوگیری از استهلاك زودرس آنها و توجيه اقتصادى.
آن چیزی که در غالب معماری امروز ایران به چشم می آید، ندانم های بسیار در این باب است که بیش از هرچیز سیمای شهری را نشانه رفته و به تبع آن به اساس ارزشمندی معماری در ایران لطمه زده است. از سوی دیگر منجر به هدررفت سرمایه، انرژی و توان نیز شده است.
انتخاب مصالح مناسب به لحاظ كيفيت و امكان جايگزيني با صرف هزينه ى مناسب از مسائل مهمی است كه بايد در نظر گرفته شود. از آنجا که سنگ طبيعی در مقایسه با دیگر مصالح ساختمانی از مزایای فراوانی برخوردار است. در مطلب پيش رو ، با تمرکز بر کاربرد سنگ، چند جلوه از این مزایا بر شمرده خواهد شد.
نسبت ذاتی سنگ و طبیعت با انسان و معمارى
آفرينش موجودات داراى مراتبى است كه هر موجود به مرتبه ى بالاتر خود بر مى گردد تا برسيم به همين سنگ ،كلوخ و، حيوانات ، نباتات و جمادات كه از نقطه نظر وسعت وجودى بسيار ضعيف هستند و ماهيت آنها بسيار پايين است. اينكه جمادات انواع و اقسامى دارند، خود قابل تأمل است. بعضى از آنها را سنگ ها تشكيل مى دهند كه گاهى عناصر تشكيل دهنده ى آنها دگرگون مى شوند و شكل هاى مختلفى به خود مى گيرند.
بعضى ديگر مايعات هستند كه گاهى تبديل به بخار و گاهى تبديل به يخ می شوند و بعضى را فلزات و يا معادن ديگر تشكيل مى دهند، كه با تركيب هاى جديد، موجودات جديدى مى شوند و خاصيت هاى گوناگونى مى يابند و بعضى ازعناصر با فعل و انفعالات خاصى عكس العمل هاى عجيبى از خود نشان مى دهند كه يك نمونه ی آن انفجار مهيبى است كه از شكافتن اتم به وجود مى آيد و انرژى عظيمى آزاد مى شود.
اين تغييرات و فعل و انفعالات و تنوع خواص جمادات، نشانگر اين حقيقت است كه در عالم جماد هم نوعى شعور وجود دارد كه براى ما قابل لمس و درك نيست ولى آثار و خواص آن را مى بينيم.
طبیعت ومعماری ، جمادات به ظاهر بيجان و فاقد شعور در پهنه ى هستى، همان موادى هستند كه هر هنرمند معمار، به همت و به واسطه ى حضور آنها كالبدى براى جان انسان بنا مى كند.
بنابراين معمارى و ساخت ابنيه با اين هدف كه مكان خاكى را به مكانى فرازمينى ارتقا دهد در تمامى ساحت هاى مكان دخالت مى كند. از این نظر چينش موزون مصالح و نحوه ی به كارگيرى آنها در معمارى نوعى توجه به ذات حق تعالى است. تمام موجودات اعم از مادى و غيرى مادى داراى خواصى هستند كه در فطرت و ذات طبيعت شان وجه اشتراك دارند.
از اين رو، هر اندازه مصالح متناسب با ذات و طبيعت خويش، در جايگاه واقعى خود مقرر گردند، به همان نسبت به دليل نزديكى با فطرت انسان مايه ی آرامش و سكون جان انسان است. چنانچه بطور مثال خاك، كاهگل، چوب، سنگ، شيشه هاى رنگى و هر آنچه شاكله ى فيزيكى معمارى سنتى ايرانى را تشكيل مى دهند، به دليل مقاربت بيشتر با طبيعت خويش و فطرت انسان، آرامش و سكونى را براى مخاطب فراهم مى كنند كه در بتن، سيمان و فرآورده هاى تكنولوژى امروز كمتر يافت مى شود.
ذات مصالح و معماری ،قرابت بين فطرت انسان، به عنوان مخلوقى خداى گونه، و آنچه به عنوان ماده ى اوليه براى ساختن مكان به كار مى برد، به نسبت دورى يا نزديكى جمادات به ذات خويش، تعريف مى شود.
بنابراين معرفت شهودى، درك عميق و تجربه ى مستقيم از مصالح و اشيا از خصوصيات معمار سنتى به عنوان يك صناعت پيشه ى سنتى است، چيزى كه معمارى امروز فارغ از آن است و بدون توجه به بعد پنهان جمادات، با توليد مصالح جديد درجه ی شعور و حيات آنها را كاهش داده و به بهانه ى توليد مصالح كارآمدتر، زيبايى ذاتى ناشى از اتصال به طبيعت و انتقال آرامش جمادات را مخدوش كرده است.
آنچه صنعتگران امروز را راغب در طبيعى تر جلوه دادن مصنوعات جديد كرده است رغبت انسان در هم زيستى و قرابت با طبيعت و آرامش حاصل از عدم قرابت است. چراكه انسان حس هبوط و قرابت خويش را در جوار طبيعت به حسى آشنا و ملموس بدل مى كند.
شايد بتوان اينگونه بيان نمود كه عدم هماهنگى مصالح و شاكله ى فيزيكى معمارى امروز با طبيعت و گام هاى فطرى انسان، به سبب دستكارى و صناعت در جمادات، درجه ى شعور مواد را رو به افول نهاده و معمارى را به نوعى، فاقد جاودانگى و معنويت نموده است.
انسان در ارتباط با هر آنچه با فطرت او پيوندى دارد آرام مى گيرد، چنانچه معمار ديرين بخشى از اين آرامش خود را در ارتباط با طبيعت و استفاده از مصالح طبيعى و ساده تر دريافته بود. امروزه معماران با برخوردارى از امكاناتى به مراتب پيشرفته تر به توليد و توليد مصالحى مصنوعى و صاحب شعور ناچيز مى پردازد و آثارى صرفا عملكردى، زودگذر و مصرفى به جاى مى گذارد. آثارى كه تنها به پا خواسته از مصالحى فرآورى شده است. اينگونه بناها را هرچند بارها ديده باشيم اما باز هم مقهور وغريب هستند.
بنابراين مى توان بخشى از گمشده ى آرامش روح در معمارى امروز را در توجه به ذات ماده دريافت و توجه معماران به جاى عطف به سوى تامين آسايش تن و گسست از ارتباط با آسمان و مانايى به سمت تامين آرامش روحى و پيوند بين آسمان و زمين معطوف نمود.
اگر معماران بنا بر مستندات بپذيرند هر چه مصالح متشكله ى معمارى طبيعى تر باشند، به ذات سرمدى خويش كه در اشتراك با سرچشمه ى ذات انسانى است، نزديكترند و صاحب درجه ى متعالى ترى از معرفت خواهند بود و در نتيجه با فطرت انسان مقاربت بيشترى خواهند داشت، موجبات قرابت معمارى به طبيعت انسان و آرامش روح را در محيط زندگى او فراهم خواهندكرد.
نقش انتخاب درست مصالح در منظر شهری
درک بصری شهروندان از محیط اطراف ، کیفیتی است که با عناصر منظر شهری حا صل می شود. منظر شهرى در واقع شكل عينى و بصرى از يك شهر است كه تمامى عناصركالبدى يك محيط شهرى را در خود جاى مي دهد كيفيت اين عناصر كالبدى مي تواند تعيين كننده ى هويت و كارآمدى ساختار شهرها باشد.
يكى از اين عناصر، مصالح ساختمانى است كه همواره يكى از مصاديق عينى منظر شهرى بوده كه وحدت بين فرم آنها به زيبايى هر چه بيشتر شهر كمك مى كند.
منظر شهرى در مقياس محله يكى از مهمترين عوامل در شكل گيرى ذهنيت در مورد يك شهر است و از آنجايى كه در شهرسازى جديد دو مقوله ى اقتصاد (به عنوان عامل فضاساز) و فرهنگ (به عنوان عامل سرعت انتشار) در تمام عناصرشهرها از جمله مصالح رخنه كرده، سبب رواج انواع مدل ها و الگوها در ساخت كيفيت منظر محلات شهرها شده كه نشانه هاى اين روند را مى توان با مقايسه مصالح به كار گرفته در محلات با اقتصاد و فرهنگ مطلوب (بالا شهر) و غير مطلوب (پايين شهر) بخوبى درك كرد.
بنابراين مى توان گفت كه از مهمترين نقش هايى كه منظر شهرى پايدار بر عهده دارد فراهم كردن امكاناتى جهت بهبود كيفيت زندگى و رضايتمندى روحى و روانى ساكنين يك شهر با استفاده از ساختارهای متعدد است که یکی از آنها نوع مصالح است.
شرايط پيچيده زندگى امروزى به دليل به كارگيرى فنآوري هاى جديد حمل و نقل وارتباطات كه پس از انقلاب صنعتى به رواج انواع مدلها الگوها در شكل دهى منظرهاى شهرى منجر شد که نشان برجسته ى اين دگرگونى را به خوبى مي توان در به كارگيرى مصالح در ساخت انواع ساختمان ها در سطح شهرها بويژه محلات مختلف شهر از لحاظ پايگاه اقتصادى و اجتماعى مشاهده نمود.
از سویی دیگر اهميت مقوله ى مصالح ساختمانى را در آن مى توان دانست كه ساختار شهرهاى ما حاصل به كارگيرى مصالح ساختمانى هستند. بنابراين هر زمان از شهر صحبت مى كنيم بحث از مصالح ساختمانى و مسايل مربوط به آن خود نمايى مى كند. انتخاب مصالح مناسب براي مبلمان و كفسازي در فضاهاي شهري نیز مي تواند باعث افزودن كيفيت به فضاهاي شهري و تجربه ى زندگي به شهروندان شود.
در هنگام انتخاب مصالح كفسازي و مبلمان شهري بايد به دو موضوع كيفيت و ماندگاري و همچنين هزينه هاي ناشي از جايگزيني اين عناصر توجه شود. يك انتخاب آگاهانه و متناسب با شرايط، بسياري از مسائل و هزينه هاي تحميلي به مديريت شهري را كاهش مي دهد (یان گل، 2010).
به علاوه با توجه به هدف معماران و طراحان در خلق فضاهاي سرزنده و پويا، لزوم تحقق مانايي و ماندگاري در فضا، اهمیت بالایی خواهد یافت. عنصر اوليه براي تحقق چنين فضاهايي، آشنايي با مصالح و ويژگي ها و ظرفيت هاي آنهاست.
اگر مصالح ايستا، بادوام و در دسترس باشند وهمچنین امکان تعمیر سریع و آسان آنها وجود داشته باشد، ماندگاري فضا حفظ می شود زیرا در دست تعمير و تغيير شكل مداوم قرار نخواهد داشت (Street material Guide,2013).
از طرفی دیگر نمای هر ساختمان به عنوان عنصری از نمای مجموعه شهری است. ما در فضای شهری با یک ساختمان روبه رو نیستیم، در واقع هر ساختمان جزئی از فضای شهری محسوب می شود که زشتی آن بر فضاهای عمومی تأثیرگذار است و زیبایی آن منوط به هماهنگی با سایر عناصر آن مکان است. ساختمان یک موجود منزوی و خود بسنده نیست که بتواند تمام توجه طراح و مالک را به خود جلب کند ، بلکه می بایست با حفظ شخصیت و اعتبار خود، عنصری از یک جامعه وحدت یافته باشد.
ادامه ی این مبحث در 2-جلوه هایی از کاربرد سنگ در معماری
نویسندگان: مرتضی ملکی ، پژوهشگر دوره دکتری دانشگاه علم و صنعت ایران در زمینه پایداری در معماری
سید حسین موسوی، پژوهشگر دوره دکتری دانشگاه علم و صنعت ایران در زمینه تکنولوژی معماری
کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری
کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری
کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری کاربرد سنگ در معماری.کاربرد سنگ در معماری