این بخش در ادامه مقاله ی 3-نگاهی به بازار جهانی سنگ
نتیجه مقاله نگاهی به بازار جهانی سنگ :
صنعت سنگ صنعتی است که میزان کل تبادلات جهان آن قریب به 20 میلیارد دلار است و صنعتی است که مستقیما وابستگی به صنعت ساختمان سازی دارد ، بدیهی است ساختمان سازی نیز ارتباط مستقیم با شکوفایی و رشد اقتصادی دارد و لذا در کشورهایی که در شرایط رشد اقتصادی و رشد تولید ناخالص قراردارند ارتباط مستقیم داشته و برعکس ، در کشورهایی که نرخ رشد تولید ناخالص آنها منفی و یا پایین باشد در شرایط رکود و یا بحران قرار می گیرد.
در این میان کشورهایی مانند چین و هندوستان که به کشورهای نوظهور معروف هستتند و نرخ رشد و تولید ناخالص آنها به بالاتر از 4.5 درصد رسیده از نرخ رشد تولید ناخالص جهانی که 3.5 درصد بوده بالاتر قرارگرفته اند در بالاترین تمرکز رشد ساختمان سازی و مصرف و سنگ قرار می گیرند و این در حالی است که نرخ رشد مربوطه در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته مانند اروپا نزدیک به 2.5 درصد است که از نرخ رشد جهانی پایین تر قرار گرفته است .
لذا نادیده گرفتن این دو کشور نوظهور ( هندوستان و چین ) در صنعت سنگ چه به عنوان بازارهای مصرف بزرگ ساختمان سازی و مصرف و چه به عنوان رقبای همزمان در بازارهای جهانی ، در تعیین و برنامه ریزی استراتژی های سنگ در کشورهایی که پتانسیل و مزیت نسبی دارند همانند ایران اشتباهی نابخشودنی و غیر قابل جبران است .
از طرف دیگر تولید و استخراج سنگ در جهان دارای رشدی معادل با 5 دصد بود که خود نشاندهنده خروج از رکود سالهای 2009 و شرایط با ثبات تری جهت سرمایه گذاری است .
آمارهای تولید جهانی سنگ بیانگر آنست که در سال 2017 بیش از 310 میلیون تن سنگ از معادن مختلف جهان تولید شده که از این میزان حدود بالای 50 درصد (160 میلیون تن ) در مرحله ی استخراج به ضایعات تبدیل شده و بیش از 60 میلیون تن دیگر (20 درصد ) در مرحله ی برش و فرآوری به ضایعات تبدیل شده است .
به عبارتی بیش از 70 درصد سنگ استخراج شده ضایع می شودتا 30 درصد الباقی و نهایی قابل استفاده باشد ، تمام تلاش صنعت وتکنولوژی در جهت کاهش این درصد ضایعات و همچنین کاربرد هرچه بیشتر از ضایعات حاصل از مراحل مختلف استخراج و تولید و فرآوری است .
ایران که دارای تولیدی معادل با 9 تا 10 میلیون تن حدودا 10 درصد تولیدکوپ استخراج شده جهانی (90 میلیون تن) را دارد جزو کشورهای شاخص در تولید سنگ و همچنین تنوع ذخایر قرار دارد و بدیهی است که با شرایط فوق این صنعت می بایست جزو صنایع با اولویت قرار گرفته و بیشتر مورد توجه و دقت برنامه ریزان استراتژیک و مسئولین ذیربط قرار گیرد چه از لحاظ کنترل کاهش ضایعات و حداقل رسیدن به استانداردهای جهانی و چه از لحاظ تولید جهت مصرف بزرگ داخلی بالای 7 میلیون تن در سال و بازارهای جهانی جهت کسب بیشترین ارزش افزوده و منابع ارزی حاصل از صادرات آن .
در این میان تحقیق و بررسی رشد کشورهای چین ، هندوستان ، ترکیه ، ایتالیا، یونان ، اسپانیا ، پرتغال و مصر به صورت مداوم و پی در پی بسیار حائز اهمیت می باشد ،
چرا که با شناسایی استراتژی ها وبرنامه ریزی های به کار رفته در این کشورها و نقاط قوت و ضعفشان و همچنین تغییرات و تحولات بازار حداقل در طی 30 سال گذشته می توان به روند تغییرات بازار نیز دست یافت و در نهایت تهیه یک برنامه جامع استراتژیک جهت صنعت سنگ ایران از دیدگاه اقتصادی خرد و کلان
و همچنین بعد داخلی و تبادلات جهانی با به کار بردن نقاط قوت و همچنین کاهش و بهینه سازی در جهت رفع نقاط ضعف و یا کم اثر نمودن آنها عمل نمود و صنعت سنگ کشور را به مرحله ای از رشد رسانید که هم در شرایط بهینه بتواند بازوی قوی در خدمت صنعت ساختمان سازی کشور باشد و هم از بعد تبادلات جهانی در جایگاه مناسبی که می بایست قرار گیرد.
در صورتی که حداقل ها را در نظر داشته باشیم بدون توجه به مزیت های بسیار فراوان سنگ ایران ، با توجه به حجم تبادلات جهانی بیش از 15.5 میلیون تن در سال در زمینه سنگ کوپ و 21.5 میلیون سنگ سنگ فرآوری شده ، و با در نظر گرفتن به آنکه ایران ده درصد تولید جهانی را به خود اختصاص می دهد لذا حداقل شرایط آنست که ده درصد تبادلات جهانی کوپ (1.5 میلیون تن در سال ) و فرآوری شده ( 2 میلیون تن در سال ) را در اختیار داشته باشد.
با در نظر گرفتن میانگین قیمت ، 120 دلار بر تن جهت کوپ و 30 دلار بر متر مربع جهت سنگ فرآوری شده دستیابی به رقمی معادل با 900 میلیون دلار تا یک میلیارد دلار در سال بسیار منطقی و پذیرفته شده است .
از دیدگاه دیگر روند رشد تقاضای سنگ های گروه آهکی و کاهش تقاضای سنگ های گرانیت در بازار های جهان که بصورت پیوسته در طی چندین سال در آمارها مشاهده شده و با در نظر گرفتن اینکه ایران از لحاظ ذخایر سنگ های گروه آهکی در مزیت مطلق قرار گرفته و اولین کشور دنیا می باشد این امر بیانگر آنست که صنعت سنگ ایران ، در صورت مدیریت صحیح پتانسیل بسیار بالاو آینده ای بسیار درخشان خواهد بود .
تغییرات تبادلات جهانی از نظر تمایلات هرچه بیشتر به خرید سنگ کوپ و یا فرآوری شده ساده و کاهش هرچه بیشتر فرآوری شده نهایی ، زنگ خطری است که هم آگاهی دهنده در جهت سرعت دادن هرچه بیشتر به تجهیز و رشد تکنولوژیک در صنعت سنگ ایران و ارتقا کیفیت استخراج و فرآوری و دستیابی به تکنولوژی های نسل جدید و همچنین کسب بازارهای مصرف و تقاضای جهانی که تقاضای خرید سنگ فرآوری شده نهایی دارند مانند ژاپن ، کره جنوبی ، امریکا ، بخشی از اروپا و کشورهای عربی می باشد .
در بازارهای جهانی بازار اروپا با واردات 10 میلیون تن در سال بسیار حائز اهمیت می باشد که در این میان کشورهای آلمان ، فرانسه ، هلند ، بلژیک ، اسپانیا ، سوییس ، نروژ ، فنلاند ، اتریش و دانمارک بسیار حائز اهمیت هستند. در بازارهای آسیا صادرات به دو کشور لیدر نوظهور ، چین و هندوستان ، بسیار حائز اهمیت می باشد .
در این بازار دو کشور شاخص کره جنوبی و ژاپن به عنوان بازارهای بزرگ مصرف در اولویت هستند خصوصا کشور کره جنوبی که در دوسال متوالی جمعاً 33 درصد افزایش واردات سنگ دانسته است .
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت آنست که صرف انجام صادرات و مشاهده حجم تناژ صادرات بدون توجه به حجم ارزی و ارزشی آن ، دیدگاهی بسیار غلط است ، به عنوان مثال کشور ترکیه سنگ های فرآوری شده خود را با کاهش 2 دلار برمترمربع نسبت به سال قبل با میانگین 22 دلار بر مترمربع می فروشد در حالی که حجم صادراتش نسبت به سال قبل بالای ده درصد افزایش داشته ولیکن حجم ارزشی صادراتش ثابت باقی مانده است
این در حالی است که کشور لیدر دیگری مانند: ایتالیا با میانگین 72 دلار بر مترمربع و افزایش 4.5 دلاری نسبت به سال گذشته با قیمتی معادل با 3 تا 3.5 برابر ترکیه محصولات خود را به بازارهای جهانی عرضه می نماید ، بررسی و شناسایی علل این اختلاف قیمت می تواند الگو راهکاری برای برنامه ریزی استراتژیک آینده صنعت باشد .
صرف صادرات سنگ گرانیت فرآوری شده به قیمت های نازل زیر 7 تا 8 دلار بر مترمربع به ترکیه و یا سنگ های مرمریت و ماربل در حد 5 دلار به مترمربع به عراق را نمی توان با قیمت های میانگین صادرات جهانی که در چین به طور میانگین 30 دلار می باشد مقایسه نمود .
نزدیک به 70 درصد حجم ارزی تبادلات جهانی سنگ توسط 7 کشور انجام می شود که شامل چین ، ایتالیا ، ترکیه ، هند ، برزیل ، اسپانیا و پرتغال هستند ، بررسی قیمت های فروش و سیاستگذاری های آنها در کسب و حفظ بازارها بسیار حائز اهمیت است و با تشخیص نقاط قوت و ضعف باید در جهت ورود و کسب سهم بیشتری از بازار جهانی هم از لحاظ حجم ارزشی و هم از لحاظ حجم تناژی تبادلات قرار بگیریم .
سیاست قیمت گذاری و کسب بازار و حفظ بازار چین نیز بسیار قابل مشاهده است دربازارهایی مانند آلمان و بعضی از کشورهای اروپایی با نازلترین قیمت 14 دلار بر مترمربع حضور دارد و در بازارهای خاص دیگر مانند: امریکا 55 دلار می باشد ، این کشوری است که در طی 20 سال قیمت میانگین صادراتش را از 21.5 دلار بر مترمربع در سال 1994 به 41 دلار در سال 2015 رسانیده دلایل و سیستم هایی که باعث این رشد گردیده است
بسیار قابل بررسی و حائز اهمیت است ، این در حالی است که ترکیه میانگین قیمت فروشش در برابری با قیمت های 20 سال پیش کشور چین می باشد به دلایل فرآوانی در نظر گرفتن کشور ترکیه به صورت مطلق جهت الگوی صادرات کاری بسیار اشتباه می باشد .
بدیهی است در شرایط فعلی با وجود محدودیت ذخایر کشور ترکیه در جهت کسب منابع و ذخایر متنوع تر جهت خروج از محدودیت های ذخایر داخلی و همچنین دستیابی به ذخایر و منابع ارزانتر جهت افزایش و کسب درآمد بیشتر با توجه به پایین ترین قیمت هایش در بازارهای جهانی .
یقینا کشور ایران که بزرگترین ذخایر متنوع جهان را در زمیه سنگ های آهکی که بالای 98 درصد واحدهای فرآوری ترکیه از گروه آهکی می باشند و پایین بودن قیمت های صادرات و فروش به دلایل محدودیت های تحریم های اقتصادی و مالی و کاهش شدید ارزش پول ایران وعدم مدیریت جامع و صحیح کارآزموده در صنعت سنگ ایران ، استفاده از این چشمه ناب و ارزان و سهل الوصول ایران در بیشترین اولویت قرار گرفته
و در جهت مشارکت یا خرید معادن ایران و یا خرید ارزان قیمت کوپ از معادن ایران با کمک عوامل و نیروهای انسانی ارزان قیمت ، شتاب نماید کما اینکه آثار آن در نمایشگاه ازمیر امسال کاملاً مشهود بود.
از طرف دیگر با توجه به دستیابی به منابع و کارخانجات متعدد گرانیت کشور و مشکلات و وضعیت اقتصادی آنها باز هم با کمک همین عوامل نیروهای انسانی ارزان قیمت تلاش در جهت کسب و خرید گرانیت های فرآوری شده ایران (چرا که واحدهای فرآوری گرانیت در ترکیه بسیار ناچیز و محدود هستند ) و تامین سنگ مورد نیاز اولا ساختمان سازی داخلی خود که در حال رشد بسیار بالایی می باشد اقدام نموده و همچنین از صادرات آن با قیمت های بالاتر و سود چند برابر ذینفع گردد.
متاسفانه اخیرا کار را به مرحله ای رسانده که در رقابت انداختن واحدهای فرآوری گرانیت ایران اولویت بندی نیز می نماید و آنها را در نوبت نیز قرار می دهد ، این نیز از ضعف های مدیریتی بالاسری وجامع مدیران صنعت سنگ کشور می باشد .
ارتقاء و رشد صنعت سنگ ایران و همچنین تبادلات جهانی ، تنها حضور در نمایشگاه های بین المللی آن هم بدون استراتژی و برنامه ریزی و آگاهی از ساختار آن کشور ، و اطلاع از چگونگی ارائه قیمت های مناسب آن بازار و مقابله با استراتژی های از پیش تعیین شده آن کشور جهت استفاده از ذخایر و منابع ایران بسیار حائز اهمیت می باشد .