کربن خنثی در برابر کربن صفر خالص: تفاوت چیست؟ (و چرا این مهم است)
وقتی دولت ها و شرکت ها به فراسوی فعالیت اقلیمی می روند، سخن از اهداف کربن خنثی و کربن صفر خالص به میان می آید. ولی این اصطلاحات رویکردهای مختلفی برای غلبه بر آلودگی ارائه می کنند.
ما در هربر اسمیت فریهیلز، تعهد کردیم که تا سال 2030 به آلودگی کربن صفر خالص برسیم، از این راه که اهداف علم محور در راستای معاهده پاریس را قبول کنیم، از این طریق که گرمایش زمین را تا 2 درجه سلسیوس و بالای سطوح پیشا صنعتی کاهش دهیم و تلاش هایی برای محدود کردن گرمایش تا 1.5 درجه سلسیوس انجام دهیم.
اما در عمل، «کربن صفر خالص» به چه معنی است – و ما قرار است چه چیزی به دست بیاوریم؟
ما به خاطر پیامدهای شدت یکنواخت تغییرات اقلیمی، به دنبال تعهدات گسترده تر (و قوی تر) دولت ها و کسب و کارها می گردیم تا واکنش جهانی خود به این بحران را تقویت کنیم. اما با تکثیر مقررات و قوانین، و با رایج شدن این اصطلاحات، شاید درک دقیق معنای تعهدات، کار دشواری باشد.
دو اصطلاح، به ویژه «کربن خنثی» و «کربن صفر خالص»، اغلب به جای هم به کار می روند، اما رویکردهای بسیار متفاوتی برای مبارزه با تغییر اقلیمی از خود نشان می دهند.
کربن خنثی
خنثی کردن کربن به معنی متعادل کردن آلودگی گاز گلخانه ای از راه «جبران کردن» مقدار معادل کربن برای مقدار تولید شده یا حذف کردن آن ها از جو است.
در اصل، به جای جبران اثرات آن آلودگی ها، و یا با پشتیبانی از اقدامات کاهش GHG مانند پروژه های انرژی تجدیدپذیر، می توان با خرید «اعتبار مالی کربن»، اجازه برای صدور کربن دی اکسید یا گازهای گلخانه ای دیگر به این هدف رسید.
اما تعهد نسبت به خنثی کردن کربن به تعهد برای کاهش آلودگی GHG کلی نیازی ندارد (یا لزوماً بر آن دلالت نمی کند). یک کسب و کار کربن خنثی تنها باید آن بخش از آلودگی های GHG را جبران کند که خودش تولید می کند، حتی اگر آن آلودگی ها در حال افزایش باشند.
کربن صفر خالص
در مقابل، تعهد به کربن صفر خالص به معنای کاهش آلودگی گاز گلخانه ای با هدف متعادل کردن آلودگی های تولید شده و آلودگی های حذف شده از جو زمین است.
در یک نمونه ساده، مورد مسافرت هوایی را در نظر بگیرید. اگر در کل، مردم در یک کسب و کار فرضی، هر سال 10 بار پرواز کنند، سازمان می تواند برای آن 10 پرواز، به خنثی کردن کربن دست یابد، صرفاً از این طریق که اعتبار مالی کربن کافی بخرد یا از پروژه های انرژی تجدیدپذیر حمایت کند تا آلودگی ها را جبران کند (یا ترکیبی از آن دو).
برای رسیدن به کربن صفر، شرکت باید تا حد ممکن تعداد پروازهای سالیانه را (مثلاً به پنج پرواز) کاهش دهد و نیز در پروژه هایی سرمایه گذاری کند که کربن دی اکسید ناشی از آلودگی های پنج پرواز دیگر را حذف کند.
الگوی مشابهی را در همه شیوه هایی که یک کسب کار آلودگی تولید می کند، برون یابی کنید، مانند گرم کردن ساختمان یا خرید از تأمین کنندگانی که وسایل آلاینده تولید می کنند، و شرکت از طریق های زیر به صفر خالص می رسد:
کاهش آلودگی های GHG خودش در همه این فعالیت ها تا حد ممکن پشتیبانی و تأمین بودجه انجام می دهد تا کربن دی اکسید تولید شده از همه آلودگی هایی ناشی از کسب و کار را حذف کند.
چرا این کلمات مهم هستند
حتی کانال های خبری محترم و رهبران جهانی گاهی اوقات خنثی کردن کربن و کرن صفر خالص را با هم اشتباه می گیرند و آن ها را به جای هم به کار می برند و کسب و کارهایی که به دنبال خنثی بودن کربن و نه کربن صفر خالص می گردند، گاهی اوقات به «سبزشویی» متهم می شوند (این اهداف آن ها را بیش از آنکه در واقعیت چگونه هستند، دوستدار محیط زیست نشان می دهد)، حتی وقتی تلاش های آن ها برای رسیدگی به تغییر اقلیمی اصیل باشد.
پس مهم است که به وضوح بدانیم که قصد داریم چه کاری را به انجام برسانیم.
در هربرت اسمیت فیهیلز:
ما متعهد شده ایم که تا سال 2030 به کربن صفر خالص برسیم
ما داریم اهداف مورد تأیید شرکت هدف مبتنی بر علم را وضع می کنیم – این ها در راستای آخرین گفته های علم اقلیمی، باید به هدف 1.5 درجه سلسیوس رسید.
علم به ما می گوید که دریچه محدودی به روی کنش داریم – و کسب و کارها نقشی اساسی در محافظت از آینده کره ما ایفا کرده اند. ما به خاطر کارمان به خودمان افتخار می کنیم.
