مبلمان (Furniture)
در این مقاله به بخشی از هنرهای تزئینی می پردازیم .تعداد کمی از مبلمانهای متعلق به تمدنهای باستانی در محیطهایی مانند: بیابان خشک مصر یا خاکهای آبسیری انگلستان حفظ شدهاند.
این قطعات چوبی باقی مانده اثبات کرده است که صنعت مبلمان سازی قرنها نسبتاً ثابت مانده است. اگر یک مبلمان با یک محیط مرطوب در تعادل و توازن باشد و سپس در یک محیط خشک تر قرار بگیرد، مانند: محیطهایی مثل خانههای مدرن که سیستم گرمایشی مرکزی دارند، رطوبت خود را از دست داده و کوچک میشود.
تختهها و قطعات چوبی تاب میخورند و خم میشوند و آن بخشهایی که فضایی برای حرکت ندارند، ترک میخورند و یا حتی میشکنند.
روکشها (صفحههای چوبی نازک که روی سطح ساختار مبلمان قرار میگیرند) ممکن است از سطح ساختار و بافت زیرین بلند شده، ترک خورده و جدا شوند. رطوبت زیاد نیز منجر به بسیاری از مشکلات مشابه میشود و همچنین باعث تشدید پوسیدگی و تجزیه پارچه، چرم یا سایر پوستها میشود. اتصالات فلزی مختلف به ویژه آهن نیز ممکن است دچار خوردگی شوند.
وجود رطوبت زیاد نیز، از طریق عملکرد میکرو ارگانیسمها، احتمال تجزیه چسب را تشدید میکند (در اکثر مبلمانهای سنتی، این چسبها بر پایه حیوانات یا ماهیها هستند).
نور نیز مشکلاتی ایجاد میکند، از این نظر که طیف مرئی نور، به ویژه نوع فرابنفش، موجب سفید شدن، محو یا تغییر رنگ چوب میشود. نور همچنین ممکن است عناصر تزئینی اضافه شده را تغییر دهد.
به عنوان مثال، تزئینات روی مبلمان قرن 17 و 18 اغلب با رنگهای گیاهی رنگ آمیزی میشد که وقتی در معرض نور قرار میگیرند به سرعت خراب میشوند (محو میشوند). قرار گرفتن در معرض نور همچنین باعث میشود چرم، پوست و اکثر روکشها با سرعت بیشتری خراب شوند. آلودگی داخلی و خارجی، شهری و صنعتی، اتصالات فلزی، موجب تخریب چوب و پارچه روکش آن میشود.
اگر مبلمان از چوب ساخته شده باشد، پرداخت کردن نهایی چوب میتواند هم به عنوان لایه تزئینی و هم به عنوان محافظ عمل کند.
این روکش همچنین ممکن است مانعی برای حفظ رطوبت در چوب باشد یا از جذب رطوبت اضافی در چوب جلوگیری کند. برای پرداخت نهایی، اغلب از رزینهای طبیعی مانند: سنداراک (sandarac ) یا ماستیک (mastic) استفاده میکنند که در موم یا حلال وجود دارند. مومها یا روغنهای خشک کننده مانند: روغن تخم کتان نیز ممکن است به تنهایی استفاده شوند.
مبلمان را میتوان با طیف گستردهای از رنگدانههایی که در موم (نقاشی اینکاستیک encaustic، نوعی نقاشی و رنگ آمیزی با موم داغ) یا در چسبهای ارگانیک روغن یا صمغ وجود دارند، رنگ آمیزی کرد. لاک (Lacquer، روکشی سخت و براق که روی سطح چوب به کار میرود )، که ابتدا در چین تولید شد و سپس به اروپا وارد شد، با استفاده از شیره گیاهی درختان تولید میشود.
شیشه و سایر مواد شیشهای (Glass and other vitreous materials)
از زمانهای قدیم، شیشه برای مصارف تزئینی و روزمره استفاده میشده است. شیشه، لعاب، مینا و فایانس – چهار محصول زجاجیه – از سه جزء اصلی ساخته میشوند: سیلیس، قلیا و مقدار کمی کلسیم. شیشه، لعاب و مینا (به جز فایانس) حاوی مقدار زیادی قلیا هستند، مانند: اکسید سدیم (شیشه سودا) یا اکسید پتاسیم (شیشه پتاس).
به طور کلی، مکانیسمهایی که در خراب شدن شیشه دخیل هستند برای همه مواد زجاجیه یکسان هستند. اگرچه عوامل متعددی درگیر هستند، اما آسیب پذیری ذاتی شیشه نقش مهمی ایفا میکند.
ترکیبات و اجزای سازنده شیشه بسیار مهم هستند، زیرا تعیین میکند که شیشه چقدر در برابر عوامل مختلف و فرایندهای مخرب حساس است. به عنوان مثال، شیشه سودا-آهک-سیلیس متعلق به دوره رومی کاملاً با دوام است، در حالی که شیشه پنجرههای متعلق به دوره قرون وسطی به دلیل محتوای زیاد پتاس (از خاکستر چوب راش) بسیار ناپایدار است.
آهک نیز ناپایدار است. شیشه در محیط قلیایی به دلیل تفکیک و ته نشینی شبکه سیلیس به سرعت خراب میشود.
از بین همه عوامل محیطی که به شدت به شیشه آسیب میرسانند، هیچ کدام، مستقیماً یا غیر مستقیم، مخرب تر از آب نیستند. آب، به ویژه هنگامی که با آلایندهها مخلوط میشود، اسیدی میشود (PH کمی دارد) و مواد قلیا را از شبکه سیلیس شیشه بیرون میکشد.
اصلاح کنندههای قلیایی از ساختار شیشهای شسته شده و به سطح آورده میشوند، جایی که آب بیشتری را جذب و مصرف میکنند. این تجمع رطوبت روی سطح را اغلب میتوان به صورت قطرات کوچک مشاهده کرد. شیشه همچنین میتواند حالت و حسی لغزنده نیز داشته باشد.
در هر صورت، به این حالت به اصطلاح « شیشه گریان یا عرق ریز» میگویند. از بین رفتن قلیا از ساختار سیلیس، بافت را تحت فشار قرار میدهد و منجر به ریز شکستگیهای متعدد و ظاهری کدر میشود. به این حالت، شیشه “ترک دار” میگویند. تشکیل قلیاهای محلول در سطح میتواند باعث پوسته پوسته شدن لایههای نازک در آنجا شود و در نتیجه لایهها جدا شده و نور را متفاوت از خود بدنه شیشهای منعکس کرده و برمی گرداند.
نتیجه اغلب ایجاد سطحی مات و صدفی با چندین رنگ است. این پدیده خاص اغلب بر روی شیشههای قدیمی و باستانی مشاهده میشود، اما این پدیده از طریق مواد شیمیایی باز تولید شده و لوئیس کامفورت تیفانی (Louis Comfort Tiffany ) عمداً برای مقاصد تزئینی درساخت شیشه به سبک هنر نوو(Art Nouveau) از آن استفاده کرده است.
مواد شیشهای ذاتا شکننده هستند و اگر در معرض بارهای الکتریکی قویای قرار بگیرند، به طور فاجعه باری آسیب میبینند و شکسته میشوند.
ظروف شیشهای و پنجرهها در اثر ضربه خرد میشوند و لعابها ممکن است در اثر شوک حرارتی یا فشار نمکهایی که بین لعاب و بدنه سرامیکی زیرین متبلور میشوند، ترک بخورند. فرآیندی به نام “سولاریزاسیون” باعث زوالی غیرعادی در
شیشه میشود. در این فرایند رنگ شیشه به دلیل واکنش بین اکسیدهای آهن و منگنز در شیشه که توسط نور ایجاد شده، تغییر میکند. نتیجه – یک تغییر دائمی – میتواند منجر به یک تغییر رنگ بزرگ به رنگ بنفش پررنگ باشد، اما بیشتر اوقات یک تغییر ظریف در رنگ ایجاد میشود.
شیشه ممکن است بسیار ضعیف شود یا سطح آن به قدری لایه لایه و تجزیه شود که تقویت و بهبود آن الزامی باشد. این امر اغلب با تزریق رزین اپوکسی (epoxy resin ) مقاوم در برابر نور با ضریب شکست نور(refractive index) یکسان یا مشابه خود شیشه، انجام میشود.
در سالهای اخیر برای تقویت و ترمیم شیشه از انواع محلولهای سیلان و کوپلیمرهای اکریلیک استفاده شده است. مرمت (Mending)، به معنی پیوند مجدد تکههای شیشه است که با استفاده از اپوکسیهای ویسکوزیته، مقاوم دربرابر نور و با ضریب شکست نور مشابه شیشه، انجام میشود.
اخیراً از مونومرها و پلیمرهای اکریلیک (acrylic monomers and polymers) و برخی از چسبهای سیانوآکریلات (cyanoacrylate) و کوپلیمرهای اکریلیک (acrylic copolymers ) نیز استفاده شده است. پر کردن یا جایگزینی بخشهای از دست رفته اغلب با رزین مصنوعی با خواص نوری مشابه (ضریب شکست و رنگ) انجام میشود.
این مواد جایگزینی اغلب جوری درست میشوند که از نظر رنگ، شفافیت یا ضخامت کمی متفاوت باشند، به این صورت میتوان به وضوح آنها را به عنوان ترمیم و نه بخشی از شی اصلی شیشهای، تشخیص داد.
روکش شیشه معمولاً برای پنجرههایی استفاده میشود که باید در برابر حملات و آسیبهای محیط بیرونی مقاوم باشند. انواع فراوانی از این محصولات روکشی، بر اساس رزینهای اپوکسی، سیلانها و سیلیکونها و همچنین سیلیس بی شکل موجود است.
در مواردی، نصب شیشههای عایق و دو جداره میتواند برای محافظت از پنجرههای رنگی در برابر اثرات مخرب محیطهای بیرونی (و حتی داخلی) بسیار موفق و موثر باشد. این فرایند شامل قرار دادن یک شیشه شفاف بر روی شیشه رنگی اصلی است و بین این دو شیشه باید فضای مناسب برای گردش هوا وجود داشته باشد تا از تراکم (مایع شدن گاز، ژاله زائی) جلوگیری کند.
آن شیشه مدرن بیرونی به عنوان یک محافظ و مانع عمل میکند. تمیز کردن منظم نیز مزایای زیادی برای حفظ طولانی مدت شیشه دارد.
سرامیک (Ceramics)
انواع مختلفی از خاک رس در جهان وجود دارد که از دوران ماقبل تاریخ برای ساخت همه چیز از اشیاء مصرفی و تشریفاتی گرفته تا حاشیههای تزئینی، مجسمههای کوچک و مجسمه سازی در مقیاس بزرگ استفاده میشده است. زوال شیمیایی ظروف سفالی و سرامیکی، هرچند ممکن است، اما معمولاً سرعت کندی دارد. با این وجود، سرامیک همچنان یک ماده شکننده است و وقتی ضربه یا فشار بیش از اندازه به آن وارد شود، ممکن است آسیبهای شدید و فاجعه باری رخ دهد.
تبلور نمکهای محلول میتواند منجر به آسیب جدی به ساختار سرامیک و سطح تزئینی آن شود، به ویژه اگر لعاب دار باشد. نمکهای محلول مانند: فسفاتها، نیتراتها (در خاک و آبهای زیرزمینی حاوی کود و آلایندههای صنعتی) و به ویژه کلریدها (مانند کلریدهای موجود در دریا و گاهی در زمین) با آب ترکیب شده و به ساختار پر از منافذ سرامیک انتقال مییابند.
هنگامی که آب از سرامیک تبخیر میشود، نمک شوره میزند و پودری میشود. از آنجایی که حجم بلورهای نمک بیشتر از نمک محلول است، میتواند فشار فوق العادهای را به منافذ موجود در ساختار سرامیک وارد کند، که منجر به ریزشکستگی و آسیب میشود.
این فرآیند زمانی مخرب است که نمکها مشخصاً در زیر سطح لعاب که قابلیت نفوذ پذیری کمتری در برابر عبور بخار آب و بلورهای نمک دارد، تجمع کنند. از آنجا که نمک نمیتواند از سطح بیرون بیاید، این بلورها در زیر یا در سطح لعاب بدنه ایجاد میشوند.
در نتیجه یا ساختار سرامیکی زیر لعاب ضعیف میشود و یا شکستگیای بین لعاب و بدنه سرامیکی ایجاد میشود. در هر صورت، نتیجه نهایی این است که سرامیک پودر میشود و لعاب از بین میرود.
هنگامی که درصد نمکهای محلول موجود در ساختار سرامیک به میزان خطرناکی باشد، مسئول نگهداری باید آنها را حذف کند. متداول ترین روش حذف، خیساندن طولانی مدت سرامیک در آب دیونیزه شده است. آب نمک را حل کرده و آن را از سرامیک خارج میکند. از آنجایی که آب مرتباً تعویض و تازه میشود، مقدار نمک موجود در آن مورد آزمایش قرار میگیرد.
این روند تا زمانی ادامه مییابد که آب دیگر حاوی نمک نباشد یا دارای درصد بسیار پایینی (به میزانی که از نظر مسئول نگهداری بی خطر و سالم است) باشد. همچنین نمک زدایی را میتوان با استفاده از ضمادی بر پایه آب انجام داد. اغلب از خمیر کاغذ برای این منظور استفاده میشود.
ظروف سرامیکی آسیب دیده از نمک، اغلب قبل از ترمیم باید تقویت و تثبیت شوند. کوپلیمرهای اکریلیک محلولی رایج ترین انتخاب برای این امر هستند. کوپلیمر به عنوان محلول کم درصد در حلال به بدنه سرامیک وارد میشود.
بدنه سرامیکی سپس به آرامی در اتمسفر حاوی بخار حلال، خشک میشود تا میزان خشکی و حتی میزان رسوب ماده تقویت کننده در بدنه سرامیکی کنترل شود. در برخی موارد، از سیلانهای آلکوکسی برای تثبیت و تقویت استفاده میکنند. این مواد یک شبکه سیلیس بی شکل را در ساختار بدنه سرامیکی به جا میگذارند و استحکام بیشتری را ایجاد میکنند.
چسباندن تکههای سرامیک به هم در گذشته با استفاده از مواد مختلفی همچون رزینهای طبیعی مانند: لاک شفاف تا گچ، دوغاب و سیمان انجام شده است.
امروزه مسئول نگهداری، مواد مصنوعی متنوعی در دسترس دارد . این مواد دارای ویژگیهایی نظیر برگشت پذیری و ثبات طولانی مدت هستند که با دستورالعملهای اخلاقی شیوههای مدرن مطابقت دارد.
کوپلیمرهای اکریلیک در ترمیم شکستگیهای سرامیک بسیار مفید بوده است. با این حال، ظروف بزرگتر یا مجسمهها اغلب به چسبهایی با ساختار قوی تری نیاز دارند.
در چنین مواردی مسئول نگهداری به پلی استرها و حتی چسبهای اپوکسی روی میآورد. انتخاب چسب هر چه باشد، مسئول نگهداری همیشه بر اساس پایداری طولانی مدت و برگشت پذیری محل اتصال، تصمیم گیری میکند.
در روش محفاظتی مدرن، پر کردن آثار خسارت به جا مانده روی یک ظرف سرامیکی، اغلب با رنگی تک رنگ و هماهنگ با مواد اولیه رنگ آمیزی میشود اما کاملاً با آن مطابقت ندارد.
این ناحیه پر شده ممکن است کمی از سطح اصلی پایین تر قرار بگیرد، بنابراین نشان میدهد که یک افزودنی مدرن به ظرف سرامیکی اضافه شده است و به کار گیری آن ماده افزودنی به منظور تکمیل نقاشیهای پیچیده یا ظرافتهای تزئینی روی سطح سرامیک ( شاید کاملا شناخته نشده باشد یا تماماً مختص به سبک یک هنرمند باشد) نبوده است.
گاهی اوقات بازسازی زمانی ضروری است که قطعه اصلی فقط از طریق پر کردن شکاف ناشی از، از بین رفتن مواد بین دو بخش، میتواند به مجسمه یا گلدان اصلی مجدداً متصل شود. هر گونه پر کردن، پل زدن و بازسازی اغلب به صورت گچ، بتونه آهک یا رزینهای مصنوعی مانند: پلی استر یا اپوکسی انجام میشود.
در مورد ترمیم “نامرئی” – جایی که مرمت نباید دیده شود، بنابراین این گونه تصور میشود که آسیبی رخ نداده است – ترمیم کننده ممکن است از رزینهای اپوکسی یا پلی استر با خاک رس یا سایر پودرهای معدنی برای مشابه سازی رنگ و شفافیت خاک رس (سفال) یا لعاب استفاده کند. این امر اغلب در ترمیم ظروف چینی اتفاق میافتد.
اگرچه این امر رایج است، اما مهم است که مسئول محافظت، با ثبت کامل این تعمیرات، دستورالعملهای اخلاقی را رعایت کند تا ناظران یا محققان آینده را در مورد وضعیت واقعی شیء گمراه نکند. مواد پر کننده و رنگها یا رنگهای مورد استفاده باید کاملاً برگشت پذیر و قابل حذف باشند و در بیشتر موارد، رنگ آمیزی بیش از اندازه روی سطح اولیه به منظور استتار اثر تعمیرات، قابل قبول نیست.
رویکرد اتخاذ شده برای تمیز کردن مواد سرامیکی نه تنها به لایهای که باید برداشته شود بلکه به خود بدنه سرامیکی نیز بستگی دارد. چینیهای مقاوم دربرابر آتش ممکن است بیشتر از ظروف سرامیکی ظریف و حساس به آتش، در برابر اعمال آسیب زننده مقاومت کنند.
رویکردها در هر دو مورد از براش زدن سبک تا برداشتن یا کاهش روکش سخت با چاقوی جراحی متغیر است. میتوان از رسوب زداهای التراسونیک، همچنین عوامل شیمیایی متعددی، از جمله حلالها و کلاتها استفاده کرد. استفاده از انرژی لیزر یک مرز نسبتاً جدید در تمیز کردن اشیاء سرامیکی است و ظهور امکانات بسیار شگفت انگیزی را در آینده نوید میدهد.
منسوجات (Textiles)
منسوجات نیز می تواند زیر مجموعه هنرهای تزئینی باشد. الزامات زیست محیطی برای حفاظت از پارچه، مشابه نقاشی روی کاغذ است، اما غفلت از منسوجات به طور کلی میتواند باعث آسیب بیشتر شود. محو و کمرنگ شدن یک مشکل جدی است اما نور، الیاف مواد، به ویژه ابریشم را نیز ضعیف میکند.
آلودگی گازی هوا مضر است و آلودگی ناشی از دودهها و کثیفیهای موجود در هوا نیاز به شستشو را تشدید میکند، که البته بهتر است از آن اجتناب شود.
در مواردی که شستشو ضروری است، از فرمولهای شوینده غیر یونی استفاده میشود، اما هرگز از شویندههای معمولی تجاری استفاده نمیشود. خشکشویی با حلالهای انتخاب شده ممکن است در مواردی خاص جایگزین شود.
حمل و نگهداری پارچههای لطیف نیاز به مراقبت ویژه دارد که شامل موارد ذیل میباشد: بسته بندی شل با کاغذ بدون اسید، مکانی تهویه دار بدون رطوبت موضعی، تا کردن مناسب پارچهها به گونهای که لبههای تیز نداشته باشند؛ برای پارچههای ملیله کاری شده، لوله کردن به طوری که نقوش دست ساز آن (بافت طرح) در امتداد محور باشد؛ و غیره. خریدهای جدید و پارچههای ذخیره شده نیاز به بازرسی منظم دارند تا از هجوم حشرات جلوگیری شود. امکان استفاده از سموم دفع کننده حشرات به منظور محافظت از منسوجات هنوز نامشخص است.
بازسازی و ترمیم منسوجات با ارزش، عموماً با استفاده از سوزن دوزی حرفهای، معمولاً شامل جایگزینی پارچههای فرسوده یا پوسیده نمیشود. هنگامی که انجام این کار بنا بر دلایل ساختاری الزامی باشد، این تصمیم باید آگاهانه اتخاذ شود.
وقتی یک پارچه آنقدر پوسیده میشود که نمیتوان آن را با دوختن به پارچه زیرین ترمیم کرد، میتوان از چسب استفاده کرد. پس از چندین دهه بحث در مورد استفاده از مواد مصنوعی، اکنون تحقیقات، از نشاسته هیدرولیز شده (یک دستور قدیمی ژاپنی) به عنوان یک محلول پیشنهادی یاد میکنند و یا هنگامی که استفاده از آب مضر است، متیل سلولز در یک حلال آلی را توصیه میکنند.